حکایت رفاقت حکایت سنگهای کنار ساحله

حکایت رفاقت حکایت سنگهای کنار ساحله …
اول یکی یکی جمع شون میکنی تو بغلت بعدش یکی یکی پرت شون میکنی تو آب ؛
اما بعضی وقتها یک سنگهای قیمتی گیرت میاد ک هیچ وقت نمی تونی پرت شون کنی...
دیدگاه ها (۱۰)

معین زِد..

وقتی خودتو با ارزش بدونی اطرافیانت هم بهت ارزش و بها میدن، ا...

اگه بخواید تماس بگیرید با چ کسی تماس میگیرید برای آخرین بار؟...

تقدیم ب بهترین های ویسگون 💑ک جزو دوستان عزیز و قدیمی بنده هس...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط