من

من
سالهاست نشسته‌ام
به انتظار روزی که دیگر
به تو فکر نکنم
روزی که با تو شروع نشود
و با تو ادامه پیدا نکند،
نشسته‌ام به انتظار روزی
که طلوعش تو نباشی
که لحظه‌هایش از تو رنگ نگیرد
و با تو به شب نرسد
اما عزیزم
"دَرد"
را از هر طرف که بخوانی
"دَرد"
است
دُرست مثلِ تو
که هم به خاطر آوردنت
کُشنده‌است
هم فراموش کردنت

#جاوید_جوان
دیدگاه ها (۳)

درد دارد همه ی عمربه او فکر کنی...او به عکسی ته جیبش؛که شبیه...

خوش به حال توکه ازحال خودت با خبریکه دلتنگ خود نمی شویکه منت...

اینکه زن بوی قرمه سبزی بدهد یا بوی قهوه یا اینکه اهل کافه و ...

.اینطوری که نمیشود!اصلا چه کاریست هرشب،هرشب به تو فکر کنم،وق...

📙#داستان_کوتاه✍#جهل_و_بخلجوک طنز آلود زیر متاسفانه حقیقت درد...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط