ای عشق مدد کن که غزلخوان تو باشم

🍒🌱ای عشق مدد کن که غزلخوان تو باشم
تا آخر عمرم سر پیمان تو باشم

جز شرح تو در دفتر شعرم ننویسم
هم زمزمه ی نغمه سرایان تو باشم

یک قطره ز دریای گهر ساز تو گردم
یک قطعه ز مهتاب درخشان تو باشم

آرامش دل بی تو محال است. محال است
ای عشق که آرام ز هجران تو باشم

کی می رسد آن لحظه که در پرتو مهتاب
هم صحبت آیینه نشینان تو باشم

از این شب بی رونق هجران بشوم دور
در سلک سحرگاه سپاران تو باشم

پرواز کنم از قفس بندگی خویش
پروانه ی آزاد بهاران تو باشم

از بهر خودم بودنم ای عشق خطا بود
بگذار درین عاقبت از آن تو باشم!🍒🌱
دیدگاه ها (۱)

🌱🍒آمدی در عاشقی رسوای دنیایم کنیبی خبر از این و آن شیدای شید...

عکاسی من

🌱🍒ازخروشانی امواج نگاهت ،دیریستباد نگشوده لبش را به حکایت با...

🍒🌱ای کرده بسی جفا به جای دل مناز عشق تو شد ز جای، پای دل منی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط