یارب نگرانم
یـا#رب نگـرانـم
چــون نی، هدفِ آه و فغـانـم.
خشکیده ام از غم ولی از شاخه ی مهرت
آهنــگ جــــدایی نتــوانــم
در فصل خزانم
با درد در گیرم
از بغض بدخیمی به زنجیرم
جان می دهم در کنج تنهایی درین زندان
یارب چرا شد زشت تقدیرم
زین درد می میرم
یارب پناهم باش
بیمار عشقم خود گواهم باش
هر دم ز هجر روی تــو شعری بـه لب دارم
با من مدارا کن تو شاهم باش
درمان آهم باش
چــون نی، هدفِ آه و فغـانـم.
خشکیده ام از غم ولی از شاخه ی مهرت
آهنــگ جــــدایی نتــوانــم
در فصل خزانم
با درد در گیرم
از بغض بدخیمی به زنجیرم
جان می دهم در کنج تنهایی درین زندان
یارب چرا شد زشت تقدیرم
زین درد می میرم
یارب پناهم باش
بیمار عشقم خود گواهم باش
هر دم ز هجر روی تــو شعری بـه لب دارم
با من مدارا کن تو شاهم باش
درمان آهم باش
- ۱۴۹
- ۰۸ اردیبهشت ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۸)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط