لَیْلَه القَدرِ لبانِ تو ، پُر از اَلْغوث است
لَیْلَه القَدرِ لبانِ تو ، پُر از اَلْغوث است
هدیه ڪن طعم لبت را ، به لب مسڪینی
بے خودے خسته نڪن ، نازڪِ اندامت را
تو پناهنده ے آرام ترین بالینی
حاضرے باز ، به سر حد جنون برگردیم؟
سهم فرهاد بمانے ، به همان شیرینی؟
اگر آغوش تو بُت خانه ے ڪفر است و گناه
چه بهشتے است درین عاقبت بے دینی
خبر ِ آمدنم را به زلیخا بدهید
یوسف آورده ام و عاشقے اش تضمینی
فرض ڪن مرده ام و موقع دَفنَم برسے
گفتگوے من و اشک تو ، عجب تلقینی....
هدیه ڪن طعم لبت را ، به لب مسڪینی
بے خودے خسته نڪن ، نازڪِ اندامت را
تو پناهنده ے آرام ترین بالینی
حاضرے باز ، به سر حد جنون برگردیم؟
سهم فرهاد بمانے ، به همان شیرینی؟
اگر آغوش تو بُت خانه ے ڪفر است و گناه
چه بهشتے است درین عاقبت بے دینی
خبر ِ آمدنم را به زلیخا بدهید
یوسف آورده ام و عاشقے اش تضمینی
فرض ڪن مرده ام و موقع دَفنَم برسے
گفتگوے من و اشک تو ، عجب تلقینی....
۲.۴k
۱۷ شهریور ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.