دو
امام حسین(علیه السلام)، بدن برادر را غسل داد و کفن کرد و به سمت حرم رسول خدا برد. مروان بن حکم سراغ آن زن رفت و اورا تحریک کرد که مانع ازدفن امام شود. سپس او راسوار براسب خود کرده به نزد قبر پیامبر آمد و در حالی که بنیامیه و آل ابوسفیان همراهیاش میکردند، مردم را تحریک بر جنگ میکرد و میگفت: اجازه نمیدهم کسی را که دوست ندارم در خانه من دفن کنید.
▪️بعد از این، خود را از اسب به زیر انداخت و فریاد زد: بخدا تا یک مو در سر من است، اجازه نمیدهم او را اینجا دفن کنید.
▪️ابن عباس گفت: یک روز بر شتر سوار میشوی، یک روز بر استر و میخواهی نور خدا را خاموش کنی و با دوستان خدا بجنگی و بین رسول خدا و حبیبش حایل شوی.
▪️ناگهان آن زن دستور داد جنازه امام(علیه السلام) را تیرباران کردند؛ به طوری که گفتهاند تا 70 تیر از جنازه ایشان بیرون کشیدند. بنیهاشم دست به شمشیر بردند که امام حسین(علیه السلام) با وجود وصیت برادر، مانع شد و فرمود: اگر وصیت برادرمم نبود، میدیدید چگونه بینی شما را بر خاک میمالیدم و او را نزد پیامبر دفن میکردم.
▪️سپس بدن مطهر را به بقیع بردند. امام حسین(علیه السلام)، بدن برادر را درقبر گذاشتند
پیامبر اکرم فرمود: «وقتی فرزندم حسن را با زهر شهید کنند، ملائکه هفت آسمان بر او گریه میکنند و همه چیز حتی مرغان هوا و ماهیان دریا بر او میگریند. هرکه برای او گریه کند چشمش در روزی که همهء چشمها کور میشوند ـ روز محشر ـ نابینا نمیشود و هرکس بر مصیبت او غمگین شود، روزی که همه دلها اندوهگین است، غمناک نمیشود و هر که او را در بقیع زیارت کند، روزی که همه گامها بر صراط میلرزد، قدمش استوار میماند.»
▪️جلوههای مظلومیت حضرت بیشمار است. به عنوان نمونه در قضیه نبرد ایشان با معاویه، پس از اینکه برخی یاران ایشان و فرماندهان و سران قبایل به امام مجتبی(علیه السلام) خیانت کردند در ساباط مدائن لشکریان، در حالی که حضرت را متهم به مماشات با معاویه میکردند به خیمه ایشان حمله کردند، سجاده از زیر پایش و ردا از دوشش کشیدند و با عصایی که تیغ تیز مسموم داشت بر ران مبارکش زدند و ایشان را مجروح کردند. بعد از آن که راهی جز صلح برایش نماند، همانها زخم زبان میزدند که تو مسلمین را خوار و ذلیل کردهای.
▪️امام حسن (علیه السلام)بعد از صلح به مدینه رفت و در میان نکوهش اطرافیان، زخم زبان دوستان، عداوت دشمنان، از دست دادن بسیاری از یاران قدیم و شهادت ایشان به دست عمال معاویه، ناسزاگویی خطبا به امیرالمومنین(علیه السلام)، دوران سختی را سپری فرمود
📚منابع:ارشاد جلد 2/ شیخ مفید
مقاتل الطالبین/ ابوالفرج اصفهانی
منتهیالآمال جلد اول/ شیخ عباس قمی
#تاخدا
▪️بعد از این، خود را از اسب به زیر انداخت و فریاد زد: بخدا تا یک مو در سر من است، اجازه نمیدهم او را اینجا دفن کنید.
▪️ابن عباس گفت: یک روز بر شتر سوار میشوی، یک روز بر استر و میخواهی نور خدا را خاموش کنی و با دوستان خدا بجنگی و بین رسول خدا و حبیبش حایل شوی.
▪️ناگهان آن زن دستور داد جنازه امام(علیه السلام) را تیرباران کردند؛ به طوری که گفتهاند تا 70 تیر از جنازه ایشان بیرون کشیدند. بنیهاشم دست به شمشیر بردند که امام حسین(علیه السلام) با وجود وصیت برادر، مانع شد و فرمود: اگر وصیت برادرمم نبود، میدیدید چگونه بینی شما را بر خاک میمالیدم و او را نزد پیامبر دفن میکردم.
▪️سپس بدن مطهر را به بقیع بردند. امام حسین(علیه السلام)، بدن برادر را درقبر گذاشتند
پیامبر اکرم فرمود: «وقتی فرزندم حسن را با زهر شهید کنند، ملائکه هفت آسمان بر او گریه میکنند و همه چیز حتی مرغان هوا و ماهیان دریا بر او میگریند. هرکه برای او گریه کند چشمش در روزی که همهء چشمها کور میشوند ـ روز محشر ـ نابینا نمیشود و هرکس بر مصیبت او غمگین شود، روزی که همه دلها اندوهگین است، غمناک نمیشود و هر که او را در بقیع زیارت کند، روزی که همه گامها بر صراط میلرزد، قدمش استوار میماند.»
▪️جلوههای مظلومیت حضرت بیشمار است. به عنوان نمونه در قضیه نبرد ایشان با معاویه، پس از اینکه برخی یاران ایشان و فرماندهان و سران قبایل به امام مجتبی(علیه السلام) خیانت کردند در ساباط مدائن لشکریان، در حالی که حضرت را متهم به مماشات با معاویه میکردند به خیمه ایشان حمله کردند، سجاده از زیر پایش و ردا از دوشش کشیدند و با عصایی که تیغ تیز مسموم داشت بر ران مبارکش زدند و ایشان را مجروح کردند. بعد از آن که راهی جز صلح برایش نماند، همانها زخم زبان میزدند که تو مسلمین را خوار و ذلیل کردهای.
▪️امام حسن (علیه السلام)بعد از صلح به مدینه رفت و در میان نکوهش اطرافیان، زخم زبان دوستان، عداوت دشمنان، از دست دادن بسیاری از یاران قدیم و شهادت ایشان به دست عمال معاویه، ناسزاگویی خطبا به امیرالمومنین(علیه السلام)، دوران سختی را سپری فرمود
📚منابع:ارشاد جلد 2/ شیخ مفید
مقاتل الطالبین/ ابوالفرج اصفهانی
منتهیالآمال جلد اول/ شیخ عباس قمی
#تاخدا
۲.۱k
۰۴ مهر ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.