عشق خونین من تو
🧛🏻♀️🍷🔪۴
شروع
فرار کردم و رفتم بیرون خیلی عجیب بود برای بار اولین بار ترسیده بودم زنگ خورد و رفتم کلاس یک خوردنی برداشتن و تا قبل از اومدن معلم خوردم دیدم فیلیکس سرش رو روی میز گذاشته یکی از دوستاش بهش گفت : فیلیکس خوبی
فیلیکس : نه یکی زده تو اهم اهمه😢😥
∆ : بگو خودم پدرشو در میارم (مرامو معرفت 😎مشتی باشی )
فیلیکس یک نگاهی بهم کرد و و دوباره سرشو انداخت پایین گفت : آدم نبود که وااای هوای برام نموند شخص نه چیز وسیله
∆ : آها
معلم اومد و درس داد زنگ تفریح که خودر و از اونجایی که بنده به شدت گشادم خیلی آروم آروم وسایلامو جمع میکردم که حس کردم یک دستی روی شونمه
ادمین
عزیزان این قسمت یک زره مربوط به (ذحن های منحرف ) میباشد و اتفاشی خاصی فکر نکنم بیوفته اما بستگی به ذحن من داره چون من تا مینویسم همون لحظه پست میکنم
خب هر کس خواست ادامه این پارت را داخل پیوی بهم پیام بده برایش میفرستم ❤️
باتشکر ❤️
شروع
فرار کردم و رفتم بیرون خیلی عجیب بود برای بار اولین بار ترسیده بودم زنگ خورد و رفتم کلاس یک خوردنی برداشتن و تا قبل از اومدن معلم خوردم دیدم فیلیکس سرش رو روی میز گذاشته یکی از دوستاش بهش گفت : فیلیکس خوبی
فیلیکس : نه یکی زده تو اهم اهمه😢😥
∆ : بگو خودم پدرشو در میارم (مرامو معرفت 😎مشتی باشی )
فیلیکس یک نگاهی بهم کرد و و دوباره سرشو انداخت پایین گفت : آدم نبود که وااای هوای برام نموند شخص نه چیز وسیله
∆ : آها
معلم اومد و درس داد زنگ تفریح که خودر و از اونجایی که بنده به شدت گشادم خیلی آروم آروم وسایلامو جمع میکردم که حس کردم یک دستی روی شونمه
ادمین
عزیزان این قسمت یک زره مربوط به (ذحن های منحرف ) میباشد و اتفاشی خاصی فکر نکنم بیوفته اما بستگی به ذحن من داره چون من تا مینویسم همون لحظه پست میکنم
خب هر کس خواست ادامه این پارت را داخل پیوی بهم پیام بده برایش میفرستم ❤️
باتشکر ❤️
۴.۵k
۱۹ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.