رویای حقیقی

رویای حقیقی
Part10
÷عالی شدی
¥خب دیگه بریم
رفتیم توی ماشین کوک داشت رانندگی میکرد یونگیم جلو نشسته بود ته ته و موچی و من هم پشت نشسته بودیم که رسیدیم
ـ خب رسیدیم
پیاده شدیم منتظر بودیم تا کسی بیاد ولی یکدفعه دسته یکی جلو چشمام و گرفت
+استغفرالله این کیه؟
¢واقا که نمیتونی از روی دستام من و بشناسی؟
+میچااااا😭
¢ات میمونم😭
¥خواهرم گریه نکن
یونگی میچارو کشید بغلش
¢این بغله کیه خیلی خوب.....وایسا ببینم شوگاااااا؟
¥به جان خودم خودمم قلابی که نیستم
¢وایییی😭
÷$ـ خواهرمون مشکل داره
میچا که آروم شد رفتیم سواره ماشین که جا نشد
+خب من و ته و موچی عقب کوکیم که راننده میچا هم روی پایه یونگی میشینه😈
¢چی من؟
¥لوس بازی در نیار بریم بشینیم
طبق همون روال که گفتم نشستیم که رسیدیم خونه ی کوکی رفتیم داخل
ـ خب چی می‌خورید سفارش بدم؟
¢مگه ساعت چنده؟
+۲
¢😲
$پیتزا سفارش بدیم
÷جیمین راست میگه
+میگم من زنگ زدم چند تا از دوستام که داخلع کره هستند بیان مشکلی نیست
ـ نه بابا
¢کیا؟
+لیا و آنا
¢واقا(ذوق)
+اره دلم خیلی براشون تنگه
¢منم
بعداز ۱۰ دقیقه هم پیتزاهاو هم لیاوانا اومدن
(علامت لیا:^)
(علامت آنا:&)
^&سلامممممم
+¢اومدید
رفتیم هم و بغل کردیم
&بگو ببینم تهیونگ کجاست
^جیمین کجاست؟
+آروم باشین تو پذیرایی
&ته ته😭
^موچی😭
ـ بسم الله الرحمن
$÷اینا می‌خوان مارو بخورند
&ته ته میشه بغلت کنم؟؟
÷اره
&چقدر بغلت خوبه
÷ممنون
^موچی منم بغلت کنم
$چرا که نه
+استغفرالله
(اسلاید ۳ لباس لیاو آناست)
¢منم بغل موخوام
¥بیا بغل من
ـ پیتزا ها سرد شد بریم بخوریم
+Lets go to pizza
¢$÷¥ـ🤣🤣🤣🤣🤣
+زهر مارمولک عههههه