همیشه تو تصوراتم مرد با غیرت مردی بود که اگه یه نفر چپ ب

همیشه تو تصوراتم مردِ با غیرت مردی بود که اگه یه نفر چپ بهم نگاه میکرد ، عربده میزد و حکم مرگِ طرفو صادر میکرد
اگه یه تارِ موهامو مردی جز خودش میدید سرم داد میزد : " بپوشون اون لامصبارو ..."
اگه مانتوم یه ذره کوتاه بود دعوام میکرد و مثه پسر بچه ها باهام قهر میکرد ...
و خیلی چیزای دیگه ...
اینا غیرت هست ، دلگرمی میده ، ذوق میدوء زیرِ پوست آدم ، اما تو دراز مدت خسته ت میکنه ...
غیرت رو بد برامون تعریف کردن ...
غیرت فقط صدا کلفت کردن و عربده کشیدن نیست
غیرت فقط " موهاتو بپوشون" ، " بلند نخند " ، " با فلانی حرف نزن " نیست ...
غیرت ، یعنی نذاری ، سفیدیِ چشماش ، رگه ی قرمز بیفته توشون ...
یعنی نذاری صداش از بغض و شونه هاش از غم بلرزه ...
غیرت یعنی ، مراقب دلش باشی ...
مراقب روحش باشی ...
غیرت یعنی ، فقط تو بتونی خنده بیاری رو لباش ، حتی تو بدترین شرایط ...
غیرت یعنی ، خنده ها و گریه ها و غرغر کردنا و ناز کردناش فقط واسه تو باشه ...
غیرت یعنی ، بمونی به پاش و با موندنت ثابت کنی میخوای فقط مالِ تو باشه ، نه با داد و دعوا ...
غیرت یعنی ، زل بزنی تو چشماش و بگی : " غیرِ تو ، هیچکس نمیتونه دلمو بلرزونه ..."
غیرت فقط تو وجودِ مردایی که یه عالمه ریش و سیبیل دارن نیست ...
من غیرت رو تو وجودِ پسر بچه ای دیدم که سعی داشت گریه ی دختر کوچولوی همسایه رو تبدیل به خنده کنه
دیدگاه ها (۲۹)

"عزیزترینم سلام"میشود چند کلامی با تو صحبت کنم؟میشود بگویم چ...

مردهایی که دلشان برای دختر بچه ها قنج می رود را یک جور خاص د...

کی رو شاهد بگیرم...!فقط این سِد مهدی دید وقتی دو تایی با وَل...

اگر میخواهید یک نفر را بُکُشیدپیشنهاد میکنم اول به او محبت ک...

جیمین فیک زندگی پارت ۹۹#

سه پارتی (تهیونگ در آغوش تو ) پارت سه ( پارت آخر )

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط