زنگ آخر دولت
زنگ آخر دولت
حتماً به یاد دارید که در دوران مدرسه معمولاً زنگهای اول یا ساعتهای اول را به دروس ریاضی یا اصطلاحاً حساب اختصاص میدادند و زنگ آخر را که ذهنها خسته میشد، به ورزش، انشا و ... اختصاص مییافت که نیاز به درگیری فکری نداشت و فراغ بال میطلبید و طیب خاطر؛ اما بعضاً کج سلیقگیهایی در بعضی سالها در برنامه ریزی دروس رخ میداد و زنگ انشا را زنگ اول و زنگ حساب را زنگ آخر میگذاشتند.
در ایام پیش از انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ درحالی که تا هفته قبل از انتخابات کسی از اهل سیاست، وزنی برای حجت الاسلام روحانی قائل نبود، وی با انصراف آقای محمدرضا عارف و با شعارهایی از جنس احیای اخلاق، حل ۱۰۰روزه مشکلات اقتصادی، من سرهنگ نیستم، حمله گازانبری، هم چرخ اقتصاد باید بگردد و هم چرخ سانتریفیوژها، توانست گوی سبقت را از رقیب سرهنگش برباید.
شعارها و خندهها و رفتار روانشناسانه وی بر دل مردم نشست. مردم نگران از آقای احمدینژاد دگراندیش با اجتهادهای بهاری، مردم خسته از احمدی نژاد به حاشیه رانده شده و مردم خسته از تورم پرشتاب و روزانه، رأی خود را به سبد روحانی ریختند و سکان اجرایی کشور را به وی سپردند تا به تعبیر روحانی، امید ازدست رفته مردم با تدبیر دولت به مردم برگردد.
درحال حاضر، دولت روحانی هم به زنگ آخر رسیده است؛ زنگ آخری که بر خلاف میل دولت زنگ حساب است. حرفهای دولت را در زنگ انشا شنیدیم و حالا زنگ حساب دولت است.
المؤمنُ لا یُلدَغُ من جُحرٍ مرَّتین. مؤمن از یک سوراخ دوبار گزیده نمیشود. رفتار روحانی در سیاست خارجه، یک علامت سؤال بزرگ را در ذهن عدهای از سیاسیون تداعی کرد.
چطور روحانی که یک نوبت بدعهدی آمریکا و متحدانش را در موضوع هستهای دیده است، باز هم برای حل مساله هستهای همان تجربه تلخ خود را تکرار میکند؟
روحانی، همراه تیم سیاست خارجیاش همان مسیری را انتخاب کرد که خود یکبار تحت عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی امتحانش کرده بود. با این تفاوت که در دوره خاتمی، بخشی از سیاست کلی دولت وقت به مذاکرات و تعطیلی صنعت هستهای مربوط میشد؛ اما در دولت فعلی تمام شئون جامعه اعم از رکود، بیکاری، تورم، صادرات، واردات، تولید صنعتی و کشاورزی و همه و همه به برجام گره زده شد.
حالا دو سال پس از اجرایی شدن برجام، ما از لحظه سوت آغاز توافق به همه تعهداتمان عمل کردیم اما طرف مقابل شاید درصدی از تعهداتش را نیز جامه عمل نپوشانید و همه دستاورد برجام برای ما خلاصه شد در آمد و شد چند هیات تجاری خارجی با تبلیغات خارج از عرف و ذوق زده رسانههای حامی دولت.
در حالی که طیفی از این سرمایه گذاران نقاب و برچسب سرمایه گذار داشتند و عملاً نیروهای اطلاعاتی و امنیتی کشورهای اروپایی بودند که فرصت را غنیمت شمردند و پایشان به ایران باز شد.
طیفی از این هیات های خارجی را هم سرمایه گذارانی تشکیل میدادند که فقط دنبال بازار مصرف محصولاتشان بودند و کمکی به تولید ویا اشتغال نکردند.
طیفی هم سرمایه گذار واقعی بودند که به خاطر تهدیدهای آمریکا و بانکهای متبوعشان از سرمایه گذاری منصرف شدند.
درنتیجه، برجام که قرار بود فتح الفتوح باشد و همه گرههای اقتصادی کشور را باز کند جز خرید یک فروند هواپیمای ایرباس، رشد خام فروشی نفت، واردات چند کالای مصرفی و ورود و خروج هیات های تجاری با آن کیفیتی که در بالا ذکر شد، ارمغان دیگری نداشت. این در حالی بود که ما هستهایمان را تعطیل کردیم و مهمتر از هستهای، وجهه انقلابیمان را در مقابل دیدگان همه کشورها خدشه دار کردیم و به قیمت تقریباً هیچ، فروختیم و حالا روحانی مانده است و زنگ حساب و نمره مردم.
یادداشت یاسین رحیمی
http://sobhe-no.ir/newspaper/219/15/8223
حتماً به یاد دارید که در دوران مدرسه معمولاً زنگهای اول یا ساعتهای اول را به دروس ریاضی یا اصطلاحاً حساب اختصاص میدادند و زنگ آخر را که ذهنها خسته میشد، به ورزش، انشا و ... اختصاص مییافت که نیاز به درگیری فکری نداشت و فراغ بال میطلبید و طیب خاطر؛ اما بعضاً کج سلیقگیهایی در بعضی سالها در برنامه ریزی دروس رخ میداد و زنگ انشا را زنگ اول و زنگ حساب را زنگ آخر میگذاشتند.
در ایام پیش از انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ درحالی که تا هفته قبل از انتخابات کسی از اهل سیاست، وزنی برای حجت الاسلام روحانی قائل نبود، وی با انصراف آقای محمدرضا عارف و با شعارهایی از جنس احیای اخلاق، حل ۱۰۰روزه مشکلات اقتصادی، من سرهنگ نیستم، حمله گازانبری، هم چرخ اقتصاد باید بگردد و هم چرخ سانتریفیوژها، توانست گوی سبقت را از رقیب سرهنگش برباید.
شعارها و خندهها و رفتار روانشناسانه وی بر دل مردم نشست. مردم نگران از آقای احمدینژاد دگراندیش با اجتهادهای بهاری، مردم خسته از احمدی نژاد به حاشیه رانده شده و مردم خسته از تورم پرشتاب و روزانه، رأی خود را به سبد روحانی ریختند و سکان اجرایی کشور را به وی سپردند تا به تعبیر روحانی، امید ازدست رفته مردم با تدبیر دولت به مردم برگردد.
درحال حاضر، دولت روحانی هم به زنگ آخر رسیده است؛ زنگ آخری که بر خلاف میل دولت زنگ حساب است. حرفهای دولت را در زنگ انشا شنیدیم و حالا زنگ حساب دولت است.
المؤمنُ لا یُلدَغُ من جُحرٍ مرَّتین. مؤمن از یک سوراخ دوبار گزیده نمیشود. رفتار روحانی در سیاست خارجه، یک علامت سؤال بزرگ را در ذهن عدهای از سیاسیون تداعی کرد.
چطور روحانی که یک نوبت بدعهدی آمریکا و متحدانش را در موضوع هستهای دیده است، باز هم برای حل مساله هستهای همان تجربه تلخ خود را تکرار میکند؟
روحانی، همراه تیم سیاست خارجیاش همان مسیری را انتخاب کرد که خود یکبار تحت عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی امتحانش کرده بود. با این تفاوت که در دوره خاتمی، بخشی از سیاست کلی دولت وقت به مذاکرات و تعطیلی صنعت هستهای مربوط میشد؛ اما در دولت فعلی تمام شئون جامعه اعم از رکود، بیکاری، تورم، صادرات، واردات، تولید صنعتی و کشاورزی و همه و همه به برجام گره زده شد.
حالا دو سال پس از اجرایی شدن برجام، ما از لحظه سوت آغاز توافق به همه تعهداتمان عمل کردیم اما طرف مقابل شاید درصدی از تعهداتش را نیز جامه عمل نپوشانید و همه دستاورد برجام برای ما خلاصه شد در آمد و شد چند هیات تجاری خارجی با تبلیغات خارج از عرف و ذوق زده رسانههای حامی دولت.
در حالی که طیفی از این سرمایه گذاران نقاب و برچسب سرمایه گذار داشتند و عملاً نیروهای اطلاعاتی و امنیتی کشورهای اروپایی بودند که فرصت را غنیمت شمردند و پایشان به ایران باز شد.
طیفی از این هیات های خارجی را هم سرمایه گذارانی تشکیل میدادند که فقط دنبال بازار مصرف محصولاتشان بودند و کمکی به تولید ویا اشتغال نکردند.
طیفی هم سرمایه گذار واقعی بودند که به خاطر تهدیدهای آمریکا و بانکهای متبوعشان از سرمایه گذاری منصرف شدند.
درنتیجه، برجام که قرار بود فتح الفتوح باشد و همه گرههای اقتصادی کشور را باز کند جز خرید یک فروند هواپیمای ایرباس، رشد خام فروشی نفت، واردات چند کالای مصرفی و ورود و خروج هیات های تجاری با آن کیفیتی که در بالا ذکر شد، ارمغان دیگری نداشت. این در حالی بود که ما هستهایمان را تعطیل کردیم و مهمتر از هستهای، وجهه انقلابیمان را در مقابل دیدگان همه کشورها خدشه دار کردیم و به قیمت تقریباً هیچ، فروختیم و حالا روحانی مانده است و زنگ حساب و نمره مردم.
یادداشت یاسین رحیمی
http://sobhe-no.ir/newspaper/219/15/8223
- ۱.۹k
- ۰۲ اردیبهشت ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط