چو بستی در بروی من ، به کوی صبر رو کردم
چو بستی در بروی من ، به کوی صبر رو کردم
چو درمانم نبخشیدی ، به درد خویش خو کردم
چرا رو در تو آرم من که خود را گم کنم در تو
به خود باز آمدم ، نقش تو در خود جستجو کردم
صفایی بود دیشب با خیالت خلوت ما را
ولی من باز پنهانی تو را هم آرزو کردم ....
#شهریار
چو درمانم نبخشیدی ، به درد خویش خو کردم
چرا رو در تو آرم من که خود را گم کنم در تو
به خود باز آمدم ، نقش تو در خود جستجو کردم
صفایی بود دیشب با خیالت خلوت ما را
ولی من باز پنهانی تو را هم آرزو کردم ....
#شهریار
۱.۵k
۰۳ تیر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.