بچه ها سای پاک شده بود دوباره گذاشتم
نام: سای
فامیلی : جانسون
سن: ۱۵
روز تولد: ۷ اسفند
نام پدر: نورمن جانسون
نام خواهر: ملیندا جانسون
نام برادر: مایکل جانسون
نام مادر: امیلی جانسون
علایق : اذیت کردن خواهرش ،موزیک گوش دادن،احظار جن همراه دوستاش
لقب: گرگ ، قلدر سیاه
ماسک: گرگ
دوستاش : الیویا "ماسک پلنگ" الوونی "ماسک خرس"
زندگی نامه:
مادر سای موقعی که میخواست ملیندا رو به دنیا بیاره میمیره که اونموقع سای ۱۲ سال داشت.
این سای از ۱۲ سالگی از ملیندا میشه
گفت متنفر میشه چون به نظرش اون دلیلی بود که مادرشون کشته شد؛پس اون تا ۱۵ سالگی به اذیت کردن خواهرش ادامه میده و تو این راه کلی اتفاق مثل تسخیر روحی که برای ملینا افتاد،کار کردن موقت تو شرکت وقت بازی،افتادن سای از طبقه هفت یه برج،خودزنی های نصف شب و......
بعد تو ۱۶ سالگی،تو روز تولد ملیندا ،خب اینا خانوادگی میرن رستوران فردی فزبر و سای فوضولیش گل میکنه که ببینه چرا بچه ها میرن پشت رستوران ؛بعد ویلیام اونو میبینه و میکشتش.
از اونجایی هم که ربات کم اورده بود یه ربات میسازه و شانسی شانسی اسمشو میزاره سای؛تو خونه ی افتن ها،تو اتاق کار ویلیام جسد سای که تو رباته رو میزشه ،اینم ربات سایhttps://wisgoon.com/pin/58184995/نسخه_رباتی_ی_سای/
این سای بعد از مرگش روحش تو ربات سای گیر میکنه و تمام عمر باقی ماندش عاشق بچه ها میشه اونم فقط به خاطر خواهرش که نتونست یکم لحظات خوش کنارش داشته باشه....=)
فامیلی : جانسون
سن: ۱۵
روز تولد: ۷ اسفند
نام پدر: نورمن جانسون
نام خواهر: ملیندا جانسون
نام برادر: مایکل جانسون
نام مادر: امیلی جانسون
علایق : اذیت کردن خواهرش ،موزیک گوش دادن،احظار جن همراه دوستاش
لقب: گرگ ، قلدر سیاه
ماسک: گرگ
دوستاش : الیویا "ماسک پلنگ" الوونی "ماسک خرس"
زندگی نامه:
مادر سای موقعی که میخواست ملیندا رو به دنیا بیاره میمیره که اونموقع سای ۱۲ سال داشت.
این سای از ۱۲ سالگی از ملیندا میشه
گفت متنفر میشه چون به نظرش اون دلیلی بود که مادرشون کشته شد؛پس اون تا ۱۵ سالگی به اذیت کردن خواهرش ادامه میده و تو این راه کلی اتفاق مثل تسخیر روحی که برای ملینا افتاد،کار کردن موقت تو شرکت وقت بازی،افتادن سای از طبقه هفت یه برج،خودزنی های نصف شب و......
بعد تو ۱۶ سالگی،تو روز تولد ملیندا ،خب اینا خانوادگی میرن رستوران فردی فزبر و سای فوضولیش گل میکنه که ببینه چرا بچه ها میرن پشت رستوران ؛بعد ویلیام اونو میبینه و میکشتش.
از اونجایی هم که ربات کم اورده بود یه ربات میسازه و شانسی شانسی اسمشو میزاره سای؛تو خونه ی افتن ها،تو اتاق کار ویلیام جسد سای که تو رباته رو میزشه ،اینم ربات سایhttps://wisgoon.com/pin/58184995/نسخه_رباتی_ی_سای/
این سای بعد از مرگش روحش تو ربات سای گیر میکنه و تمام عمر باقی ماندش عاشق بچه ها میشه اونم فقط به خاطر خواهرش که نتونست یکم لحظات خوش کنارش داشته باشه....=)
۹.۳k
۱۷ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.