مدتی بود پیامبر دور از خدیجه در حرا نماز میخواند
مدتی بود پیامبر دور از خدیجه در حرا نماز میخواند
فرمان خدا بود
بعد از چهل روز جبرئیل سیبی از بهشت اورد به او داد و گفت: بخور محمد
پیامبر سیب را باز کرد نوری از ان بیرون امد
ترسید
جبرئیل گفت: بخور این نور کسی است که قرار است دختر تو باشد اسمش در اسمان منصوره و بر روی زمین فاطمه است
پیامبر پرسید: چرا منصوره و چرا فاطمه؟
جبرئیل گفت: منصوره است چون در اسمان یاری دهنده ی دوستداران خودش است و بر روی زمین فاطمه است چون شیعیان خود را از اتش جهنم دور میکند
پیشاپیش روز فرشته های زمینی(زنان و مادران) مبارک❤
فرمان خدا بود
بعد از چهل روز جبرئیل سیبی از بهشت اورد به او داد و گفت: بخور محمد
پیامبر سیب را باز کرد نوری از ان بیرون امد
ترسید
جبرئیل گفت: بخور این نور کسی است که قرار است دختر تو باشد اسمش در اسمان منصوره و بر روی زمین فاطمه است
پیامبر پرسید: چرا منصوره و چرا فاطمه؟
جبرئیل گفت: منصوره است چون در اسمان یاری دهنده ی دوستداران خودش است و بر روی زمین فاطمه است چون شیعیان خود را از اتش جهنم دور میکند
پیشاپیش روز فرشته های زمینی(زنان و مادران) مبارک❤
۵.۸k
۲۱ دی ۱۴۰۱