دوباره شب و یک قصهی تکراری

دوباره شب و یک قصه‌ی تکراری،
که بدون تو
"تکرار" می‌کند
این بودنِ "تکرار" نشدنی را...
دیدگاه ها (۰)

بیا، بماندوستم نداشتی هم خیالی نیستمن به اندازه جفتمان دوستت...

جانم فداي زلف توآن دم كه پرسمتكاين چيست؟موي بافته!گويي كه دا...

متهم‌امبه دوست داشتنتبه این جرم افتخار می‌کنم و به فراموش نک...

‌تو از آنِ من نیستیاما من دوستت دارمهنوز دوستت دارمو دلتنگی‌...

شاید تکراری باشدولی گاهی بعضی چیزهاارزش هزاران بار تکرار را ...

قصه های زندگی تکراری اند.فقط جای شخصیت ها عوض می شود...

‍ هرکه ما دلدادگان را سرزنش ها می کندروز وشب این قصه را تکرا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط