ب

ﭘﺲ ﺻﺒﺮ ﮐﺮﺩﻡ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﺧﺎﺷﺎﮎ ﺩﺭ ﭼﺸﻤﻢ ﻭ ﺍﺳﺘﺨﻮﺍﻥ ﺩﺭ ﮔﻠﻮﯾﻢ بود



#نهج_البلاغه
خطبه 3



ﺩﯾﮕﺮ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﻢ ﺑﯿﺶ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ
ﺑﻤﯿﺮﻡ...



#نزار_قبانی
دیدگاه ها (۲)

با عشق،سیب هم طعم دیگری ست...سهراب سپهری

تو را دوست دارمنمی خواهم تو را با آب... یا بادبا تقویم میلاد...

به تو می خندند؟گل های آفتاب گردان؟نهبر برکه خیال های دور تاک...

دوستان گرامی ""کافه شعر "" پاتوقی خواهد بود برای ارسال مطالب...

ﺍﺯ کورش بزرگ ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ:ﭼﻄﻮﺭ ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﯽ حکومتت ﺭﺍ ﺑﺮ ﭘﺎﮐﯽ ﺑﻨﺎ ﮐﻨﯽ؟...

ﺍﺯ کورش بزرگ ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ:ﭼﻄﻮﺭ ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﯽ حکومتت ﺭﺍ ﺑﺮ ﭘﺎﮐﯽ ﺑﻨﺎ ﮐﻨﯽ؟...

ﺍﺯ ﮔﺮﻩﻫﺎﯼ ﺑﯽ ﺷﻤﺎﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮔﻠﻪ ﻧﻤﯿﮑﻨﻢ،ﺩﺭ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﻟﺤﻈﻪﺍﯼ ﮐﻪ ﺑﺪﻧﯿﺎ ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط