پارت قتی نمیدونی قضیه از چه قراره و تو اسکویت گیم شرکت

پارت ۷ قتی نمی‌دونی قضیه از چه قراره و تو اسکویت گیم شرکت کردی

همه شروع کردن به درآوردن شکل‌ها خیلی خوشحالم که مثلثو انتخاب کردم ولی برای علی و چو سانگ وو ناراحت شدم که چتر و ستاره بهشون افتاد شروع کردم به درآوردن شکل نگاه کانگ کردم اونم انگار حس منو داشت آروم آروم داشتم شکل رو در می‌آوردم که صدای تفنگ اومد یه صدایی گفت بازیکن ۳۶۹ حذف شد اینجا دیگه کم کم شروع به کشتن بازیکن‌ها کردند خیلی ترسیده بودم زیر یکی از سرسره‌ها زنی رو دیدم که داره با فندک وزنو داغ می‌کنه و شکلشو در میاره خیلی قیافش آشنا بود ولی توجه نکردم تقریباً یه ور شکلمو درآورده بودم که دیدم بقیه شیرینیا از توی ظرف درآوردن دارن پشتشو لیس می‌زنن منم شیرینیو درآوردم و شروع به لیس زدن کردم شیرینی داشت آب می‌شد و شکل در میومد بعد که تقریباً شیرینی آب شده بود شروع کردن و با سوزن درش آوردم و شکلم در اومد بردم به یکی از سربازان نشون دادم و اولین نفری که تموم شده بود من بودم یه صدایی گفت بازیکن ۴۵۶ قبول شد کم کم بیشتر بازیکن‌ها داشتن قبول می‌شدند من برگشتم به خوابگاه و دیدم کانگ ((چو لقب چو سانگ وو)) و علی همراه بقیه بازیکن‌ها به سالن اومدن خوشحال شدم که نمردن یه لحظه یادم اومد اون پیرمرده رو ندیدیم وقتی اومدم بهشون گفتم که پیرمرده نیست کانگ گفت و سالن بود داشت شکلشو تغییر بود گفتم چه شکلی بهش رسیده بود گفت فکر کنم ستاره احتمال ۹۹ درصد ی‌دادیم که حذف بشه ولی یه صدایی اومد و گفت بازیکن شماره ۱ قبول شد و پیرمرد اومد به سالن خوشحال بودیم نمرده..............


ببخشید یکم بد شد
دیدگاه ها (۲)

هری هرماینی............... دن اما

هری رون هرماینی

پارت ۶ وقتی نمی‌دونی قضیه از چه قراره و تو اسکوید گیم شرکت ک...

❤❤❤❤❤😍

A girl from tomorrow(part 11)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط