هر بار که بـغـض میکرد... اشـک هایش را مـادرش میریخت! سـیـگار میکشید.. سـرطانش را مـادرش گرفت!
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.