هبوطهر که او از همزبانی شد جدا

هبوط...هر که او از هم‌زبانی شد جدا
بی زبان شد گرچه دارد صد نوا

چونک گل رفت و گلستان درگذشت
نشنوی زان پس ز بلبل سر گذشت

جمله معشوقست و عاشق پرده‌ای
زنده معشوقست و عاشق مرده‌ای

چون نباشد عشق را پروای او
او چو مرغی ماند بی‌پر وای او
دیدگاه ها (۱۲)

هبوط...برای تنهاییت..در مذهب ما باده حرام است ...چشمان تو می...

هبوط...."وقتی صدایم میکنی با دستهایتاز دستهایم میدوم تا دسته...

هبوط... همانی که شبی ساحره ای گفت

هبوط....

گرچه افتاد ز زلفش گرهی در کارم🌸همچنان چشم گشاد از کرمش می‌دا...

گرچه افتاد ز زلفش گرهی در کارم🌸همچنان چشم گشاد از کرمش می‌دا...

کاش فال شب یلدای همه این بشود؛ یوسف گمگشته باز آید به کنعان ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط