تمام تنم می لرزد

تمام تنم می لرزد

از زخم هایی که خورده ام

من از دست رفته ام شکســته ام

می فهمی؟

به انتهای بودنم رسیده ام

اما…!

اشــــــک نمیریزم

پنهان شده ام پشت لبخـــندی که درد میــــکند
دیدگاه ها (۱)

این روز ها خیلی ها زندگی نمی کنندفقط ادامه می دهند

وقـتـی خــواب بــــرایِ فــــرار از بیــــداری بـــاشـدتمـــ...

امروز کسی از من پرسید چند سال داریگفتم روزهای تکراری زندگیم ...

ایــنـجـــــــا …دســت هــر کـــس را کــه مـیـگـیــــری بــر...

تمام تنم میلرزد…از زخمهایی که خورده ام..!!من از دست رفته ام…...

صحچپتر ۱۱ _ دفتر خاطرات پنهانشب...آسایشگاه در سکوتی فرو رفته...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط