Left and Right
ترجمه فارسی آهنگ " Left and Right " از چارلی پوث و جونگکوک🎧
خاطرهها چپ و راست دنبالم میان
میتونم اینجا حست کنم
میتونم اینجا هم حست کنم
تو گوشه به گوشه ذهنمو پر کردی
( الان دیگه میخوای چیکار کنی؟ )
از او-اون روزی که ت-تو از پیشم رفتی
( نه ، نمیدونم چطوری )
چطوری بدنت رو از بیرونِ مغزم پاکش کنم
( الان میخوای چیکار کنی؟ )
شاید باید به جاش الان فقط روی خودم تمرکز کنم
( ولی تمام چیزی که بهش فکر میکنم )
شبایین که توی تختِ تو بهم گره خورده بودیم
اوه، نه ( اوه نه )
اوه، نه ( اوه نه )
همش برام تکرار میشی
توی سرم گیرت انداختم ، آره
خاطرهها چپ و راست دنبالم میان
میتونم اینجا حست کنم
میتونم اینجا هم حست کنم
تو گوشه به گوشه ذهنمو پر کردی
عشقت صبح تا شب با من میمونه
میتونم اینجا حست کنم
میتونم اینجا هم حست کنم
تو گوشه به گوشه ذهنمو پر کردی
الان دیگه میخوای چیکار کنی؟
جونگکوک :
از او-اون روزی که ت-تو از پیشم رفتی
( یکی بهم بگه چطور )
چقدر دیگه باید برای دردش بنوشم؟
( الان میخوای چیکار کنی؟ )
تو کارایی رو باهام کردی که من حتی نمیتونم فراموشش کنم
( الان تمام چیزی که بهش فکر میکنم )
شبایین که توی تختِ تو بهم گره خورده بودیم
اوه، نه ( اوه نه )
اوه، نه ( اوه نه )
همش برام تکرار میشی
توی سرم گیرت انداختم ، آره
خاطرهها چپ و راست دنبالم میان
میتونم اینجا حست کنم
میتونم اینجا هم حست کنم
تو گوشه به گوشه ذهنمو پر کردی
عشقت صبح تا شب با من میمونه
میتونم اینجا حست کنم
میتونم اینجا هم حست کنم
تو گوشه به گوشه ذهنمو پر کردی
الان دیگه میخوای چیکار کنی؟
میدونستی تو اون کسی هستی که رفتی؟
و هنوزم که هنوزه ، بیبی ، من هنوز حالم خوب نیست
میدونستی که رؤیاهای من ، همشون شبیهِ همن؟
هر وقت که چشمامو میبندم
خاطرهها چپ و راست دنبالم میان
میتونم اینجا حست کنم
میتونم اینجا هم حست کنم
تو گوشه به گوشه ذهنمو پر کردی
( الان دیگه میخوای چیکار کنی؟ )
عشقت صبح تا شب با من میمونه
میتونم اینجا حست کنم
میتونم اینجا هم حست کنم
تو گوشه به گوشه ذهنمو پر کردی
الان دیگه میخوای چیکار کنی؟
میتونم اینجا حست کنم
میتونم اینجا هم حست کنم
تو گوشه به گوشه ذهنمو پر کردی
( الان دیگه میخوای چیکار کنی؟ )
خاطرهها چپ و راست دنبالم میان
میتونم اینجا حست کنم
میتونم اینجا هم حست کنم
تو گوشه به گوشه ذهنمو پر کردی
( الان دیگه میخوای چیکار کنی؟ )
از او-اون روزی که ت-تو از پیشم رفتی
( نه ، نمیدونم چطوری )
چطوری بدنت رو از بیرونِ مغزم پاکش کنم
( الان میخوای چیکار کنی؟ )
شاید باید به جاش الان فقط روی خودم تمرکز کنم
( ولی تمام چیزی که بهش فکر میکنم )
شبایین که توی تختِ تو بهم گره خورده بودیم
اوه، نه ( اوه نه )
اوه، نه ( اوه نه )
همش برام تکرار میشی
توی سرم گیرت انداختم ، آره
خاطرهها چپ و راست دنبالم میان
میتونم اینجا حست کنم
میتونم اینجا هم حست کنم
تو گوشه به گوشه ذهنمو پر کردی
عشقت صبح تا شب با من میمونه
میتونم اینجا حست کنم
میتونم اینجا هم حست کنم
تو گوشه به گوشه ذهنمو پر کردی
الان دیگه میخوای چیکار کنی؟
جونگکوک :
از او-اون روزی که ت-تو از پیشم رفتی
( یکی بهم بگه چطور )
چقدر دیگه باید برای دردش بنوشم؟
( الان میخوای چیکار کنی؟ )
تو کارایی رو باهام کردی که من حتی نمیتونم فراموشش کنم
( الان تمام چیزی که بهش فکر میکنم )
شبایین که توی تختِ تو بهم گره خورده بودیم
اوه، نه ( اوه نه )
اوه، نه ( اوه نه )
همش برام تکرار میشی
توی سرم گیرت انداختم ، آره
خاطرهها چپ و راست دنبالم میان
میتونم اینجا حست کنم
میتونم اینجا هم حست کنم
تو گوشه به گوشه ذهنمو پر کردی
عشقت صبح تا شب با من میمونه
میتونم اینجا حست کنم
میتونم اینجا هم حست کنم
تو گوشه به گوشه ذهنمو پر کردی
الان دیگه میخوای چیکار کنی؟
میدونستی تو اون کسی هستی که رفتی؟
و هنوزم که هنوزه ، بیبی ، من هنوز حالم خوب نیست
میدونستی که رؤیاهای من ، همشون شبیهِ همن؟
هر وقت که چشمامو میبندم
خاطرهها چپ و راست دنبالم میان
میتونم اینجا حست کنم
میتونم اینجا هم حست کنم
تو گوشه به گوشه ذهنمو پر کردی
( الان دیگه میخوای چیکار کنی؟ )
عشقت صبح تا شب با من میمونه
میتونم اینجا حست کنم
میتونم اینجا هم حست کنم
تو گوشه به گوشه ذهنمو پر کردی
الان دیگه میخوای چیکار کنی؟
میتونم اینجا حست کنم
میتونم اینجا هم حست کنم
تو گوشه به گوشه ذهنمو پر کردی
( الان دیگه میخوای چیکار کنی؟ )
۱۸.۹k
۰۴ تیر ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.