غزل از موی پریشان شده ات می ریزد

غزل از مویِ پریشان شده ات می ریزد
من اگر شاعرم از دست پریشانی توست

#سعید_شیروانی
دیدگاه ها (۱)

می روم گوشه تنهایی خود غرق شومآنچنانی که نباشد اثری از خبرم ...

یک روز دیگر کم شد از عمرت!مبارک بادامروز قدری کمتر از دیروزد...

جمعه و غصه ی تنهایی و بی حوصلگیتازه این اول ظهر است وغروبش، ...

مـن از قـیـدت نـمی‌خواهـم رهـایـی#سعدی

عاشقانه های شبنم

صبحتکه تکه های آفتاب استکه به در و دیوار شهر نقاشی شدهنور اس...

می سرایم "تو" و چشمان "تو" رانه سپیدی...نه غزل... تویی آن شع...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط