بیزارم از آن عشق که عادت شده باشد

بیزارم از آن عشق که عادت شده باشد
یا آن که گدایی محبت شده باشد
دلگیرم از آن دل که در آن حس تملک
تبدیل به غوغای حسادت شده باشد
دل در تب و طوفان تنوع طلبی چیست؟
باغی ست که آلوده به آفت شده باشد
خودبینی و خودخواهی اگر معنی عشق است،
بگذار که آیینه نفرت شده باشد!
از وهن خیانت به امانت چه بگویم
آنجا که خیانت به خیانت شده باشد!
شرمنده عشقیم و دل منجمد ما
جا دارد اگر غرق خجالت شده باشد
مقصود من از عشق نه این حس مجازی ست
ای عشق مبادا که جسارت شده باشد!
دیدگاه ها (۲)

خداوندا اگر جایی دلی بی تاب دلدار است... نمیدانم چطور اما خو...

حوالیِ خاکستری رویاهایم نخوابرنگ می گیرد تنهایی ات!

حواسمان هست؟قرآن لب طاقچه هایمان خاک میخوردو ما...لب پرتگاهه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط