چه خوب میشد اگر میتوانستم خودم را بغل نم

چه خوب میشد اگر میتوانستم خودم را بغل كنم …
ببوسمش ..
تنهایی اش را پر کنم …

برای خودم حرف بزنم و دلداريش بدهم …
به آمدنِ روزهای خوب امیدوارش کنم ..
دست بكشم به گونه ها و اشكهايش را پاک كنم …
زیرِ گوشش زمزمه کنم که
خودم جان !

آرام باش …
اين روزها ميگذرد و آن اتفاقی كه میخواهی ، می افتد …
آنچه که میخواهی میشود ،
نشد هم مهم نیست جانم !!
دنيا كه به آخر نميرسد…
تو قوی بمان …
من میدانم که این روزها میگذرد …

#دلنوشته
#ستایش_قلب_سربی
#عاشقانه
دیدگاه ها (۰)

#دلنوشته چشمای تو اینجوریه که، آدم میتونه ساعت ها بهش خیره ب...

دل است دیگرمثل اناری ترک برمیداردخواه از دلتنگییا از حرفي و ...

هر که رد شد گفت:الهی چشم انتظار نمانی...و ندانستند که من سال...

پاییز جان!🍂شال نارنجی ات را بردار🍂🍁🍂خیابانها دیگر  منتظر تون...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط