✨🕊
✨🕊
خاطرات حاج قاسم
ــــــــــــ ـ ـ ـ
در یکی از خاطرات #حاج_قاسم در #کتاب_عمو_قاسم درباره شیوه مواجهه شجاعانه #شهید_سلیمانی با دشمنان میخوانیم: «آمریکاییها منطقهای را مشخص کردند و گفتند کسی حق ندارد به اینجا نزدیک شود. هر هلیکوپتر یا #هواپیما یی به این منطقه نزدیک شود، آن را میزنیم. سردار #سلیمانی با چند نفر از دوستانش با هلیکوپتر به سمت آن #منطقه ، در مرز #عراق و سوریه، #پرواز میکنند.
سردار از داخل #هلیکوپتر ، پایین را #نگاه میکرد و چیزهایی مینوشت. در همین موقع جنگندههای آمریکایی، آمدند بالای سر هلیکوپتر و تلاش کردند آن را برگردانند. یکی از همراهان سردار کمی ترسید و گفت: «جنگنده های آمریکایی دارند به ما نزدیک میشوند.» اما #سردار_سلیمانی بدون ترس نشسته بود و با #آرامش به نوشتن ادامه میداد و حتی سرش را هم بلند نمیکرد. چند دقیقه بعد به #مرز عراق و #سوریه رسیدند. سردار پیاده شد و با سربازانش احوالپرسی کرد. بعد هم #نماز شکر خواند و برگشت.»
#ساعت_عاشقی
#به_وقت_پرواز
#به_یاد_فرمانده
#قاسم_بن_الحسن
خاطرات حاج قاسم
ــــــــــــ ـ ـ ـ
در یکی از خاطرات #حاج_قاسم در #کتاب_عمو_قاسم درباره شیوه مواجهه شجاعانه #شهید_سلیمانی با دشمنان میخوانیم: «آمریکاییها منطقهای را مشخص کردند و گفتند کسی حق ندارد به اینجا نزدیک شود. هر هلیکوپتر یا #هواپیما یی به این منطقه نزدیک شود، آن را میزنیم. سردار #سلیمانی با چند نفر از دوستانش با هلیکوپتر به سمت آن #منطقه ، در مرز #عراق و سوریه، #پرواز میکنند.
سردار از داخل #هلیکوپتر ، پایین را #نگاه میکرد و چیزهایی مینوشت. در همین موقع جنگندههای آمریکایی، آمدند بالای سر هلیکوپتر و تلاش کردند آن را برگردانند. یکی از همراهان سردار کمی ترسید و گفت: «جنگنده های آمریکایی دارند به ما نزدیک میشوند.» اما #سردار_سلیمانی بدون ترس نشسته بود و با #آرامش به نوشتن ادامه میداد و حتی سرش را هم بلند نمیکرد. چند دقیقه بعد به #مرز عراق و #سوریه رسیدند. سردار پیاده شد و با سربازانش احوالپرسی کرد. بعد هم #نماز شکر خواند و برگشت.»
#ساعت_عاشقی
#به_وقت_پرواز
#به_یاد_فرمانده
#قاسم_بن_الحسن
۷۵۲
۳۱ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.