Part دختری به نام ایران

Part2 دختری به نام ایران
«فلش بک،دانشگاه»
رسیدم دانشگاه،،وارد سالن AP4 سالن بعدی سالنی بود که می خواستم،داشتم به سمت سالن AP5 می رفتم که یکی دستم رو گرفت و مانع راه رفتنم شد
ایران: تو کی هستی
کلاه اش رو تا پایین کشیده بود و ماسک مشکی داشت،طوری لباس پوشیده بود انگار نمی خواست کسی بشناستش
ــ جایی رو میشناسید برای قایم شدن؟ اگر دیر کنید الان همه می‌ریزن اینجا
ایران: خب بیاید توی یکی از این اتاق ها تا ببینم کی هستید
دستش رو گرفتم و بردمش به یک اتاق توی اون اطراف
ایران: خب میشه بگید شما کی هستید؟
ــ نمی تونم بگم چون اگر به شما بگم شما به یکی دیگه میگید یکی دیگه به یکی دیگه...و اینطوری می فهمن من اینجا توی این دانشگاه قرار بیام و اینجا شلوغ میشه
ایران: مگه آدم معروفی هستید؟
صداش برام خیلی آشنا بود،انگار این صدا رو بار ها شنیدم ولی نمی دونم کیه
ایران: حالا که دوست ندارین بگید،اشکالی نداره
ــ مرسی،،و مرسی که کمک ام کردید

حمایت کیوتام🥺💖
بنظرتون اون کیه؟
(حس می کنم ظایس😂)