پشت هیچستان چتر خواهش باز است

پشتِ هیچستان، چترِ خواهش باز است
تا نسیم عطشی در بن برگی بدود،
زنگ باران به صدا می‌آید.
آدم این‌جا تنهاست
و در این تنهایی،
سایه نارونی تا ابدیت جاری است.

#سهراب_سپهری
دیدگاه ها (۲)

پژمرده ای چنانکه نوازش صلاح نیستراهی به جز نگاه برایم نمانده...

غزال اگر به کمند اوفتد ، عجب نبودعجب فتادن مرد است در کمند غ...

بیا باور کنیم..عشق های گراندر رمان های ارزانکنار‌خیابان‌هافر...

آن چنان مِهرِ تواَم دَر دِل و جان جای گِرِفت که اَگَر سَر بِ...

The eyes that were painted for me... "چشمانی که برایم نقاشی ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط