نقش خانم زینب سلام الله در نهضت کربلا قسمت چهارم
#نقش_خانم_زینب_سلام_الله_در_نهضت_کربلا_قسمت_چهارم
شخصی که شاهد آن صحنه جانگداز بود، گوید:
🔥 «همانگونه که آتش از خیمه های خاندان رسالت شعله
می کشید
بانوی بزرگواری را دیدم که درکنار خیمه ای ایستاده است
🔥 آتش از اطرافش زبانه می کشد و او پیوسته به سوی راست و چپ وآسمان نگاه می کرد☁ ️
دست بر دست می کوبید و به درون خیمهای می رفت و از آن خارج می شد.
💯 با سرعت خود را به او رساندم و گفتم: ای بانوا!‼ ️ چرا در میان آتش ایستاده ای؟❓ مگر نمی بینی که همه زنان فرار کرده اند و در بیابان پراکنده گردیده اند؟❓ چرا تو به آنان نمی پیوندی؟.⁉ ️
🌟 زینب با شنیدن این سخن گریست و گفت:
💫 من بیماری در خیمه دارم که قدرت ایستادن ونشستن ندارد، در این حال که آتش او را احاطه کرده، چگونه می توانم او را تنها رها کنم.☑ ️
⭐ ️پس از آنکه آتش خیمه ها فرو نشست، زینب کبرا برای جمع آوری زنان و کودکان به گردش در بیابانهای اطراف پرداخت.🚫
⚡ ️ او در بیابانهای اطراف می گشت و یکایک زنان وکودکان را پیدا می کرد و گِرد هم جمع می کرد. 💫
🍃 ولی هر چه جستجو کرد، نتوانست دو تن ازکودکان امام حسین علیه سلام را بیابد👧
❎ سرانجام پس از تلاش و کوشش بسیار مشاهده کرد، آنان دست در گردن یکدیگر نموده، در گوشه ای از بیابان به خواب رفته اند! 😓
وقتی نزدیکتر شد وآنان را حرکت داد، دانست که آنان بر اثر تشنگی فراوان و ترس و وحشت بسیار در آن بیابان،تنها جان به جان آفرین تسلیم کرده اند.😔
#محرم
شخصی که شاهد آن صحنه جانگداز بود، گوید:
🔥 «همانگونه که آتش از خیمه های خاندان رسالت شعله
می کشید
بانوی بزرگواری را دیدم که درکنار خیمه ای ایستاده است
🔥 آتش از اطرافش زبانه می کشد و او پیوسته به سوی راست و چپ وآسمان نگاه می کرد☁ ️
دست بر دست می کوبید و به درون خیمهای می رفت و از آن خارج می شد.
💯 با سرعت خود را به او رساندم و گفتم: ای بانوا!‼ ️ چرا در میان آتش ایستاده ای؟❓ مگر نمی بینی که همه زنان فرار کرده اند و در بیابان پراکنده گردیده اند؟❓ چرا تو به آنان نمی پیوندی؟.⁉ ️
🌟 زینب با شنیدن این سخن گریست و گفت:
💫 من بیماری در خیمه دارم که قدرت ایستادن ونشستن ندارد، در این حال که آتش او را احاطه کرده، چگونه می توانم او را تنها رها کنم.☑ ️
⭐ ️پس از آنکه آتش خیمه ها فرو نشست، زینب کبرا برای جمع آوری زنان و کودکان به گردش در بیابانهای اطراف پرداخت.🚫
⚡ ️ او در بیابانهای اطراف می گشت و یکایک زنان وکودکان را پیدا می کرد و گِرد هم جمع می کرد. 💫
🍃 ولی هر چه جستجو کرد، نتوانست دو تن ازکودکان امام حسین علیه سلام را بیابد👧
❎ سرانجام پس از تلاش و کوشش بسیار مشاهده کرد، آنان دست در گردن یکدیگر نموده، در گوشه ای از بیابان به خواب رفته اند! 😓
وقتی نزدیکتر شد وآنان را حرکت داد، دانست که آنان بر اثر تشنگی فراوان و ترس و وحشت بسیار در آن بیابان،تنها جان به جان آفرین تسلیم کرده اند.😔
#محرم
۵۴۳
۲۹ شهریور ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.