به سفر می روی و باز هوا دل گیر است

به سفر می روی و باز هوا دل گیر است
چشم خورشید به شب، ناله عالم گیر است

تو به عشق دگری،او به تمنّای دگر
من، اسیرِ تو ،و، این مفسده تقدیر است

مرغ مینا که نداری خبر از این دل زار
روزگاری است که در حسرت تو، دل_گیر است

تو چه می دانی از این عاشق ژولیده مست
که به پهنای زمین بر نگهت پاگیر است

شب و روزم همه در حسرت دیدار تو شد
باز عاشق شدم،،هر چند،که دیگر دیر است

تا که صیّاد شد آن زلف گناه آلودت
از همان روز دلم در عطش نخجیر است

ای صمیمانه ترین خاطره نوشینم
عشق تو ناب ترین آیه بی تفسیر است

از غم دوری تو خواب دو چندان کردم
لا اقل خواب تو بینم که نکو تعبیر است

تا زمانی که به آخر نرسد درد فراغ
دل و دینم همه در حصر قل و زنجیر است

روی این قلب پر از زخم نویسم این راه
بی تو در حال مَرّمَت شدن و تعمیر است
دیدگاه ها (۰)

💙بسم الله الرحمن الرحیم💙هر که روزش با سلامی برحسین(ع) آغاز ش...

#همسرداری 🤯 اگر یکی از طرفین ازدواج زیاد حرف بزند و دیگری کم...

وقتی کسی را میخواهیدشعورش راشخصیتش راانسانیتش را به بهای ثاب...

رواج «ساقه دزدی» از شالیزارهای برنجساکنین روستاهای«کیاسرا»، ...

#غمنامه‌ای‌برای‌طُ...گاهی شعر میخوانم ولی چه سود در خاطرم نم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط