چندتا فکت عز دنیلا و فابری
چنـدتا فـکت عز دنیـلا و فابری💋
دنـیلا 13 سـال از فابری بزرگ تره
دنیـلا به فابری پیشنـهاد ازدواج میـده
فابری میره هـتل ولی همـش دنیـلا میومده جلـو چشمش ب خـودش گفت امتـحانی باهاش دوست میـشم ولی از همـون قرار اول عـاشقش میشـه
بـرای دنیـلا روی دسـتش یه تتو داره ک همیـشه بعد از گـل دستشو میـبوسه
فابری یه بچه دیـگه هم میخـواد ولی دنیـلا گفت که دیگه نمیـتونه و ایـنو براش کـامنت گذاشت
وقـتی جـوزف داشته به دنیـلا میومده زایمـانش خیـلی سخت بودع و ممـکن بود بمیـره
خـودش تو خـونه همه کـارا رو انـجام میده ولی نمیـتونع آشپـزی کنه
دنـیلا 13 سـال از فابری بزرگ تره
دنیـلا به فابری پیشنـهاد ازدواج میـده
فابری میره هـتل ولی همـش دنیـلا میومده جلـو چشمش ب خـودش گفت امتـحانی باهاش دوست میـشم ولی از همـون قرار اول عـاشقش میشـه
بـرای دنیـلا روی دسـتش یه تتو داره ک همیـشه بعد از گـل دستشو میـبوسه
فابری یه بچه دیـگه هم میخـواد ولی دنیـلا گفت که دیگه نمیـتونه و ایـنو براش کـامنت گذاشت
وقـتی جـوزف داشته به دنیـلا میومده زایمـانش خیـلی سخت بودع و ممـکن بود بمیـره
خـودش تو خـونه همه کـارا رو انـجام میده ولی نمیـتونع آشپـزی کنه
- ۵۱۰
- ۰۷ دی ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط