در قید غمم خاطر آزاد کجایی

در قید غمم، خاطر آزاد کجایی؟
تنگ است دلم،قوّت فریاد کجایی؟
دیری است که دارم سر راه نگهی را
صیدی سر تیر آمده، صیّاد کجایی؟
بیرون وجود امن و امان عجبی بود
هستی ره ما زد، عدم آباد کجایی؟
همدوشی آن سروقد اندیشهٔ دوری است
شرمی بکن، ای جلوهٔ شمشاد کجایی؟
در عشق به یک جلوه حزین کار تمام اسیت
من برق به خرمن زدم،ای باد کجایی؟
دیدگاه ها (۱)

این روزها دوره دوره ی رنگین کمان هاست...یکرنگ که باشی زود چش...

جان بی جمال جانانمیل جهان ندارد... #حافظ

چشم خود بستم که دیگر چشم مستش ننگرمناگهان دل داد زددیوانه من...

تا در دل هم باشیم تاوان بدی دادیماو گیره ی مویش را من ایل و ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط