دیدنش حال مرا یک جور دیگر می کند

دیدنش حال مرا یک جور دیگر می کند
حال یک دیوانه را دیوانه بهتر می کند
در نگاهش یک سگ وحشی رها کرده و این
جنگ بین ما دو تا را نا برابر می کند
حالت پیچیده مویش شبیه سرنوشت
عشق را بر روی پیشانی مقدر می کند
آنقدر دل بسته ام بر دکمه ی پیراهنش
فکر آغوشش لباسم را معطر می کند
رنگ مویش را تمام شهر می دانند، حیف
پیش چشم عاشق من روسری سر می کند
با حیا بودم ولی با دیدنش فهمیده ام
آب گاهی مومنین را هم شناگر می کند
دوستش دارم ولی این راز باشد بین ما
هرکسی را دوست دارم زود شوهر می کند!

علی_صفری
دیدگاه ها (۱)

انگاری وقتی خدا مارو افرید گفت» این هر چی خاست نشه 😃

تونه شازاده ی تُوس آفریدهبنَه چندی تونه لُوس آفریدهمونه چی پ...

حاجی طوری زندگی کن که خدا لایکت کنه نه بنده ی خدا 👌 👌 👌

من گمان میکنم آدم دائماً ترسی در سر دارد. ترس از دست دادن ه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط