باران به بساط اول این سال ببارید
باران به بساط اول این سال ببارید
ابر این همه تأخیر که کرد از پی آن کرد
تا در نظرت باد صبا عذر بخواهد
هر جور که بر طرف چمن باد خزان کرد
گل مژده بازآمدنت در چمن انداخت
سلطان صبا پر زر مصریش دهان کرد
از دامن که تا به در شهر بساطی
از سبزه بگسترد و بر او لاله فشان کرد
شاید که زمین حله بپوشد که چو سعدی
پیرانه سرش دولت روی تو جوان کرد
سعدی
ابر این همه تأخیر که کرد از پی آن کرد
تا در نظرت باد صبا عذر بخواهد
هر جور که بر طرف چمن باد خزان کرد
گل مژده بازآمدنت در چمن انداخت
سلطان صبا پر زر مصریش دهان کرد
از دامن که تا به در شهر بساطی
از سبزه بگسترد و بر او لاله فشان کرد
شاید که زمین حله بپوشد که چو سعدی
پیرانه سرش دولت روی تو جوان کرد
سعدی
۶.۲k
۲۵ اسفند ۱۳۹۹