کجامیروی

#کجا_میروی

شبی با خیال تو دیوانه گشتم
تو را خواب دیدم که بیگانه گشتم

شرابی شدی تا بنوشم ز دستت
من از دست تو جام پیمانه گشتم

شتابان روی سمت میخانه اما
کجا میروی؟من که میخانه گشتم!

تو را شمع سوزان نظر کردم اما
برای تو مانند پروانه گشتم

سرم روی آن شانه ات بود و انگار
پناهنده ی هرم آن شانه گشتم

تو با خانه ی ما چه کردی که من هم
همانند این خانه، ویرانه گشتم

#حسین_حیدری"رهگذر"

۱۳۹۶/۸/۱۸
دیدگاه ها (۱)

من در قلب کسیجایی ندارم...اما یک نفرتمام وجودم راتسخیر کرده ...

به آدم ها بگوییدسر به سرم نگذارند...من بعد از تو فقطسر به دی...

#دلتنگیماییم و غم فراق یاریاز حال دلم خبر نداریدر عزلت خود ن...

اعتیاد کهشاخ و دم ندارد...چشمانم بعد از توفقط بیداری می کشند...

بازی زلف تو امشب به سر شانه ز چیست؟خانه بر هم زدن این دل دیو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط