شهید ِ بسیجی امیر حسین پور
شهید ِ بسیجی امیر حسین پور
دو روز قبل به آغوش سیدالشهدا پَر کشید
شنیده اید که : هر که بسیجی تر ؛ پَر ..؛
#شهید_راه_حسین_علیهالسلام.
از آن جوانهای تُرکِ باغیرت ؛ متولد ۷۵
خوش تیپ و باسواد والبته بچه بسیجی .
پدرش میگوید :
[ این پسر آنقدری خاص بود که هر چقدر هم بگویم باز هم ناگفتههای زیادی میماند! هی میگفت میخواهم مدافع حرم شوم! آن موقعها کم سن و سال بود و اجازه ندادم؛ مدام میگفت کاش در کربلا شهید شوم.]
.. وقتی از پایگاه به امیر زنگ زدند که انگار چند نفر میخواهند بنرهای امام حسین(ع) را که به مناسبت محرم در میدان ساعت نصب شده است را آتش بزنند، طاقت نیاورد، لباس رزم پوشید و رفت. میگفت نابرادرها به امام حسین(ع) زورتان نمیرسد به جان بنرهایش افتادهاید؟ پسرم دست خالی بود! آن نابرادر چند ضربه به او زد و چاقو به یکی از چشمهایش زده بود که شدت جراحت به قدری زیاد بود که بعد از 4 روز به شهادت رسید همان آرزویی که داشت.
#شهید_راه_حسین_علیهالسلام
دو روز قبل به آغوش سیدالشهدا پَر کشید
شنیده اید که : هر که بسیجی تر ؛ پَر ..؛
#شهید_راه_حسین_علیهالسلام.
از آن جوانهای تُرکِ باغیرت ؛ متولد ۷۵
خوش تیپ و باسواد والبته بچه بسیجی .
پدرش میگوید :
[ این پسر آنقدری خاص بود که هر چقدر هم بگویم باز هم ناگفتههای زیادی میماند! هی میگفت میخواهم مدافع حرم شوم! آن موقعها کم سن و سال بود و اجازه ندادم؛ مدام میگفت کاش در کربلا شهید شوم.]
.. وقتی از پایگاه به امیر زنگ زدند که انگار چند نفر میخواهند بنرهای امام حسین(ع) را که به مناسبت محرم در میدان ساعت نصب شده است را آتش بزنند، طاقت نیاورد، لباس رزم پوشید و رفت. میگفت نابرادرها به امام حسین(ع) زورتان نمیرسد به جان بنرهایش افتادهاید؟ پسرم دست خالی بود! آن نابرادر چند ضربه به او زد و چاقو به یکی از چشمهایش زده بود که شدت جراحت به قدری زیاد بود که بعد از 4 روز به شهادت رسید همان آرزویی که داشت.
#شهید_راه_حسین_علیهالسلام
۳.۷k
۲۸ تیر ۱۴۰۲