نه کوه قاف

نه کوه قاف
نه تا آسمان

نه تا ناهید
مرا به کوچه محبوب خوب من ببرید

به کوچه باغ پر از وهم
خلوت شاعر

به طوف قامت آن سرو
که سرو باغ ارم را ز خود خجل می کرد

به روز واقعه
تابوت من طواف دهید

و اسب اشهب شب
در سپیده دم می راند

و کوچه باغ که تنها انیس مستی بود
که عاشقانه ترین شعر تازه را می خواند :

" مرو ز پیشم و هرگز مکن فراموشم
من آن شراب زده عاشقم ،

تو آن معشوق
که از صراحی چشمت مدام می نوشم "

بیا به پیش من ای دوست
زمانه دشمن خوست

بیا
بیا

#که-ترا-من
#به-وسعت-دریا
#به-وسعت-دنیا
#به-وسعت-همه-کاینات
#دارم ... #دوست ...

     

دیدگاه ها (۳)

می‌خواستم به دنیا بیایم، در یک زایشگاه عمومی؛ پدربزرگم به ما...

چقدر خوب شد زن شدیم!کمد و اتاقمان را به هم می‌ریزیم و همه چی...

کوری یعقوب یا رسوایی بانوی مصر ؟ اولی عشق است اما ...

....

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط