هرچند پیش روی تو غرق خجالتند

هرچند پیش روی تـــو غرق خجالتند
چشمان این غریبه فقط با تو راحتند

بانــو...به بی قراری شاعـــر ببخش اگــر
این شعرها به حضرت چشمت جسارتند

آغوشت آشیانه ی گرم کبوتران
لبخندهات ... حس نجیب زیارتند

دور از نگاه سرد جهان...دست های من
با بافه های موی تـــو سرگـرم خلوتند

دنیا سکوت های مرا ساده فکر کرد
از حرف دل پرند ... اگر بی شکایتند

بی خواب کوچه گردی و بدخوابی ام نباش
دلشـوره های هرشبم از روی عادتند

هی کوچه...کوچه...کوچه...به پایان نمیرسم
شب های سرد و ابری من بی نهایتند...!
دیدگاه ها (۱)

عشق یعنی بوسه های دزدکی در کوچه هاپای کوه و دست های قرمز از ...

بغلم کن ڪہ دلم تبداراست، لب توداغ ترین لحظہ‌ے ایندیداراستبغل...

چه بوسه قشنگی☺

"دلگیرم"خودم نوشتم چطوره؟

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط