دوباره عاشقم شو 💔🥀
دوباره عاشقم شو 💔🥀
پارت 2
رفتیم داخل و یه زنه اومد جلو و
گف: من لیندا ماری هستم و مدیر اینجام و اهل اسپانیا هستم خانم جینا و نارا؟ برای مصاحبه اومدید دیگ درسته؟
(علامت لیندا*)
_اممم بله درسته خودمون هستیم.
*خب بله تشریف بیارید به اتاق رئیس اونجا منتظرتون هستن.
_٪بله چشم.
(اها راستی یادم رف بگم جونگمین رئیس دوم حساب میش چون دس راست جیمینه.)
جینا ویو:
رفتیم داخل و تمام بدنم داش میلرزید نارا ک فهمید من چه مرگمه از پشت دست رو گرفت و با هم رفتیم داخل. در زدم وقتی اجازه ی ورود دادن وارد شدیم.
_سلام ما برای استخدام اومدیم.(خونسرد و یه لبخند ملیح)
٪س... سلام.(استرس)
+سلام خیلی خپش اومدین بفرمایید این فرم ها رو پر کنید.(لبخند)
=سلام خوش اومدین.
این پسره ک فک کنم اسم جونگمینه همش داشت منو نگا میکرد و دید میزد. فرم ها رو پر کردبم و چن تا سوال پرسیدن و قبول شدیم من و نارا خیلی خوشحال بودم و اصلا باورم نمیشد. من شدم منشیه جونگمین و نارا هم شد مدیر بخش طراحی ها البته بعد یه مدت ک طرح های رو ارائه داد، به عنوان مدیر بخش طراحی معرفیش کردن.
دو ماه بعد...
پارت 2
رفتیم داخل و یه زنه اومد جلو و
گف: من لیندا ماری هستم و مدیر اینجام و اهل اسپانیا هستم خانم جینا و نارا؟ برای مصاحبه اومدید دیگ درسته؟
(علامت لیندا*)
_اممم بله درسته خودمون هستیم.
*خب بله تشریف بیارید به اتاق رئیس اونجا منتظرتون هستن.
_٪بله چشم.
(اها راستی یادم رف بگم جونگمین رئیس دوم حساب میش چون دس راست جیمینه.)
جینا ویو:
رفتیم داخل و تمام بدنم داش میلرزید نارا ک فهمید من چه مرگمه از پشت دست رو گرفت و با هم رفتیم داخل. در زدم وقتی اجازه ی ورود دادن وارد شدیم.
_سلام ما برای استخدام اومدیم.(خونسرد و یه لبخند ملیح)
٪س... سلام.(استرس)
+سلام خیلی خپش اومدین بفرمایید این فرم ها رو پر کنید.(لبخند)
=سلام خوش اومدین.
این پسره ک فک کنم اسم جونگمینه همش داشت منو نگا میکرد و دید میزد. فرم ها رو پر کردبم و چن تا سوال پرسیدن و قبول شدیم من و نارا خیلی خوشحال بودم و اصلا باورم نمیشد. من شدم منشیه جونگمین و نارا هم شد مدیر بخش طراحی ها البته بعد یه مدت ک طرح های رو ارائه داد، به عنوان مدیر بخش طراحی معرفیش کردن.
دو ماه بعد...
۱.۶k
۲۸ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.