ساده دلانه گمان می کردم
ساده دلانه گمان می کردم...
تو را در پشت سر رها خواهم کرد!
در چمدانی که باز کردم، تو بودی...
هر پیراهنی که پوشیدم...
عطرِ تو را با خود داشت...
و تمام روزنامه های جهان...
عکس تو را چاپ کرده بودند!
به تماشای هر نمایشی رفتم...
تو را در صندلی کنار خود دیدم!
هر عطری که خریدم...
تو مالک آن شدی!
پس کی؟
بگو کی از حضور تو رها می شوم!
مسافر همیشه همسفر من!
#نزار_قبانی
تو را در پشت سر رها خواهم کرد!
در چمدانی که باز کردم، تو بودی...
هر پیراهنی که پوشیدم...
عطرِ تو را با خود داشت...
و تمام روزنامه های جهان...
عکس تو را چاپ کرده بودند!
به تماشای هر نمایشی رفتم...
تو را در صندلی کنار خود دیدم!
هر عطری که خریدم...
تو مالک آن شدی!
پس کی؟
بگو کی از حضور تو رها می شوم!
مسافر همیشه همسفر من!
#نزار_قبانی
- ۱.۴k
- ۱۳ فروردین ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط