اصلا دیگه نمی خورم
_اصلا دیگه نمیخورم
+مرسی
لیوان گذاشت کنار و رفتیم خوابیدیم
(۳ماه بعد دادگاه)
بلاخره از کوک طلاق گرفتم
به کامیلیا زنگ زدم
+شروع کن
¥اوکی
قطع کردم و رفتم سمت کوک
+آخر هفته ها میتونی بیای بچه ها رو ببینی وقتی هم که بزرگ بشن میتونن آخر هفته پیشت بمونن
×خوشحالی مگه نه؟
+بسه کوک بسه لطفا
×امیدوارم خوشبخت شی
+همچنین
رفتم سمت خونه کامیلیا
¥ا.ت همه چی داره اوکی میشه نصف بیشتر ثروت کوک رو ازش گرفتیم
+😉خب پس به سلامتی موفقیتمون
¥به سلامتی
یه پیک خوردم و رفتم خونه
_چیشد طلاق گرفتین
+ارهههه
پریدم بغلش منو رو هوا چرخوند
_پس واقعا این هفته ازدواج میکنیم
+اوهوم
(علامت بچه ها○●)
●ما ما
+😳
_چی گفت مامان
○ما
+من شما بخورم آخه رفتیم پیش بچه ها
کلی بازی کردیم
که کامیلیا زنگ زد
+ام باید جواب بدم
_اوکی راحت باش
+الو
¥اگه مهم نبود زنگ نمیزدم اما کوک
+کوک چی
¥تیر خورده
+چی نه نه حالش خوبه
¥نمیدونم نبردنش بیمارستان خونه خودشه
+باشه من الان میرم پیشش
رفتم پیش هیون و
+مرسی
لیوان گذاشت کنار و رفتیم خوابیدیم
(۳ماه بعد دادگاه)
بلاخره از کوک طلاق گرفتم
به کامیلیا زنگ زدم
+شروع کن
¥اوکی
قطع کردم و رفتم سمت کوک
+آخر هفته ها میتونی بیای بچه ها رو ببینی وقتی هم که بزرگ بشن میتونن آخر هفته پیشت بمونن
×خوشحالی مگه نه؟
+بسه کوک بسه لطفا
×امیدوارم خوشبخت شی
+همچنین
رفتم سمت خونه کامیلیا
¥ا.ت همه چی داره اوکی میشه نصف بیشتر ثروت کوک رو ازش گرفتیم
+😉خب پس به سلامتی موفقیتمون
¥به سلامتی
یه پیک خوردم و رفتم خونه
_چیشد طلاق گرفتین
+ارهههه
پریدم بغلش منو رو هوا چرخوند
_پس واقعا این هفته ازدواج میکنیم
+اوهوم
(علامت بچه ها○●)
●ما ما
+😳
_چی گفت مامان
○ما
+من شما بخورم آخه رفتیم پیش بچه ها
کلی بازی کردیم
که کامیلیا زنگ زد
+ام باید جواب بدم
_اوکی راحت باش
+الو
¥اگه مهم نبود زنگ نمیزدم اما کوک
+کوک چی
¥تیر خورده
+چی نه نه حالش خوبه
¥نمیدونم نبردنش بیمارستان خونه خودشه
+باشه من الان میرم پیشش
رفتم پیش هیون و
۱۰.۴k
۳۰ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.