{زینب ای پیغمبر فریاد و خون
{زینب ای پیغمبر فریاد و خون
شاهد انا علیه راجعون}
تا قلم لب بر مرکب میزند
بوسه بر جا پای زینب میزند
می گذارد سر به صحرای جنون
می نگارد نقشی از دریای خون
می کشد آه از نهادی سوخته
و از ضمیر خیمه ای افروخته
کربلا می مرد اگر زینب نبود
شیعه می پژمرد اگر زینب نبود
مرا هر گاه یاد زینب آمد
قلم راکب مرکب مرکب آمد
دویدم تا ز قربت وام گیرم
رهی از کربلا تا شام گیرم
مرکب دان پر از خون جگر شد
قلم نالید و کاغذ شعله ور شد
بی بی دستم به دامان بلندت
نگاهی کن به صید در کمندت
بکش دست نوازش بر سر ما
بزن مرحم به زخم باور ما
#عاشورا
#شام_غریبان
شاهد انا علیه راجعون}
تا قلم لب بر مرکب میزند
بوسه بر جا پای زینب میزند
می گذارد سر به صحرای جنون
می نگارد نقشی از دریای خون
می کشد آه از نهادی سوخته
و از ضمیر خیمه ای افروخته
کربلا می مرد اگر زینب نبود
شیعه می پژمرد اگر زینب نبود
مرا هر گاه یاد زینب آمد
قلم راکب مرکب مرکب آمد
دویدم تا ز قربت وام گیرم
رهی از کربلا تا شام گیرم
مرکب دان پر از خون جگر شد
قلم نالید و کاغذ شعله ور شد
بی بی دستم به دامان بلندت
نگاهی کن به صید در کمندت
بکش دست نوازش بر سر ما
بزن مرحم به زخم باور ما
#عاشورا
#شام_غریبان
۲.۲k
۲۹ شهریور ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.