یک شب که تعدادی از خلبان ها مشغول خوردن شام بودند صحبت ا

یک شب که تعدادی از خلبان ها مشغول خوردن شام بودند، صحبت از جنگ شد یکی میگفت: من به خاطر حقوقی که به ما میدهند میجنگم، یکی دیگر میگفت: من به خاطر بنی صدر میجنگم. یکی میگفت من به خاطر خودم میجنگم و دیگری گفت من به خاطر ایران می جنگم. شهید کشوری گفت: من همه این ها را قبول ندارم تنها چند تا را قبول دارم و گفت: من به خاطر خدا می جنگم

شهید#احمد_کشوری🕊🌹
دیدگاه ها (۱)

#روزتان_پر_خیر_و_برکت #روزتان_معطر_به_عطر_و_بوی_شهدا

❤️چهار #ذکر_قرآنی آرامش بخشکه توی زندگیت معجزه میکنه 👌💫حسبنا...

#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم

هزارمین قول انگشتی را به یاد اور پارت ۷

Dark Blood p4

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط