عاشقانه شهدا
#عاشقانه_شهدا
محمدحسین را میشناختم😌 .
میدانستم که سرباز مطیع امر ولایت است👌 🏻 .
میدانستم پا توی راهی نمیگذارد که
ذرهای نارضایتی حضرت آقا در آن باشد.
ایمان ، عشق و معرفتش به اهلبیت را هم از نزدیک دیده بودم💞 .
میدیدم که چطور برای برگزاری هر چه باشکوهتر مراسم اهلبیت و شهدا دست و پا میزند
به خاطر همین چیزها دلم قرص بود و
بله را گفتم💍 .
خودش هم میدانست که من پایه کارهایش هستم☺ ️✌ ️🏻 .
.
چند وقت که از ازدواجمان گذشت
برای اولین بار قضیه سوریه رفتنش پیش آمد
با این که آنموقع تصور واضحی از شرایط آنجا نداشتم اما طبق قولی که اول ازدواج به او داده بودم
هیچ مخالفتی نکردم🙂 .
.
وقتی سوریه بود ، به خاطر این که ما را نگران نکند ، چیزی از آنجا نمیگفت
اما وقتی برمیگشت جسته گریخته حرفهایی میزد
میگفت:
آنجا به وضوح حضور امام زمان(عج) را درک میکنی
میگفت مثل شب عاشورا که امام حسین(ع) دو انگشت مبارکشان را باز نگهداشتند و جایگاه یارانشان را توی بهشت🌸 به آنها نشان دادند
توی سوریه امام زمان(عج) این کار را میکنند
میگفت آنجا اخلاص بچه ها انقدر بالا هست که فقط خدا میبینند...
.
گاهی پیش میآمد که پیش خودم فکر میکردم🤔
کاش شرایط طوری چیده نمیشد که محمدحسین بخواهد برود
اما به محض این که این فکر به سرم میآمد
به خودم میگفتم:
خب اینکه خودخواهی است!
از اول هم قرار بود برای کارهایش پایه باشی
قرار نبود که ترمز باشی!❌
با این حرفها خودم را آرام میکردم🤕 .
.
بهم میگفت:
همسرت که حسینی باشد، تو را زهیر میکند!💍 💕
.
.
.
راوے:همسر شهید
💚 شهید محمدحسین محمدخانی
پلاک خاکی اینجاست👇 🏻 🌷
💌 🕊 @pelakkhaki
محمدحسین را میشناختم😌 .
میدانستم که سرباز مطیع امر ولایت است👌 🏻 .
میدانستم پا توی راهی نمیگذارد که
ذرهای نارضایتی حضرت آقا در آن باشد.
ایمان ، عشق و معرفتش به اهلبیت را هم از نزدیک دیده بودم💞 .
میدیدم که چطور برای برگزاری هر چه باشکوهتر مراسم اهلبیت و شهدا دست و پا میزند
به خاطر همین چیزها دلم قرص بود و
بله را گفتم💍 .
خودش هم میدانست که من پایه کارهایش هستم☺ ️✌ ️🏻 .
.
چند وقت که از ازدواجمان گذشت
برای اولین بار قضیه سوریه رفتنش پیش آمد
با این که آنموقع تصور واضحی از شرایط آنجا نداشتم اما طبق قولی که اول ازدواج به او داده بودم
هیچ مخالفتی نکردم🙂 .
.
وقتی سوریه بود ، به خاطر این که ما را نگران نکند ، چیزی از آنجا نمیگفت
اما وقتی برمیگشت جسته گریخته حرفهایی میزد
میگفت:
آنجا به وضوح حضور امام زمان(عج) را درک میکنی
میگفت مثل شب عاشورا که امام حسین(ع) دو انگشت مبارکشان را باز نگهداشتند و جایگاه یارانشان را توی بهشت🌸 به آنها نشان دادند
توی سوریه امام زمان(عج) این کار را میکنند
میگفت آنجا اخلاص بچه ها انقدر بالا هست که فقط خدا میبینند...
.
گاهی پیش میآمد که پیش خودم فکر میکردم🤔
کاش شرایط طوری چیده نمیشد که محمدحسین بخواهد برود
اما به محض این که این فکر به سرم میآمد
به خودم میگفتم:
خب اینکه خودخواهی است!
از اول هم قرار بود برای کارهایش پایه باشی
قرار نبود که ترمز باشی!❌
با این حرفها خودم را آرام میکردم🤕 .
.
بهم میگفت:
همسرت که حسینی باشد، تو را زهیر میکند!💍 💕
.
.
.
راوے:همسر شهید
💚 شهید محمدحسین محمدخانی
پلاک خاکی اینجاست👇 🏻 🌷
💌 🕊 @pelakkhaki
۲۶۴
۰۱ شهریور ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.