تک پارتی........... دراکو ((درخواستی))
سر کلاس معجون سازی بودیم که حس کردم یکی زل زده بهم دور و ورمو نگاه کردم دیدم دراکو زل زده ولی تو نگاش کردم نگاهشو دزدید برام عجیب بود ولی بیخیالش شدم بعد از کلاس رفتیم به سالن غذاخوری و اونجا باز دراکو زل زده بود به من بازم محل نذاشتم بعد از غذا به سمت سالن اجتماعات رفتم اونجا دیدم دراکو تکیه داده به دیوار و انگار منتظر کسیه یهو سرشو آورد بالا و گفت: منتظرت بودم ات: منتظر من؟ دراکو یه قدم اومد جلو و گفت آره ات یه قدم عقب رفت و ای بازی مسخره تا دیوار ادامه داشت دراکو گفت خیلی وقت بود میخواستم بهت بگم من دوست دارم و ات بوسید..........
ببخشی درخواست هارو دیر میزارم🥺
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.