خدا قلم زد و شب را

خدا قلم زد و شب را 
ادامه دار کشید..
مرا مسافرِ شب‌های انتظار کشید
تو را شکفته و مغرور و سنگدل،
اما
مرا شکسته و بی تاب و بی قرار کشید.
دیدگاه ها (۸)

چند وقت پیش...یه عزیزی ازم پرسید حال دلت خوبه؟به دلم نشست حر...

ما آدما خیلی جالبیم...بیشتر از هر اسبیهر گرگیهر شیریاین مایی...

چه کرده ای تو با دلم؟!که نبض من صدای توست‏وان بوسه چنان است ...

تنها فقط با منگوشه ای دنج این دنیا میان شلوغی های روزمره اتق...

عاشقانه های شبنم

عاشقانه های شبنم بیاد بابامحمدم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط