سفارش حاضره!

خب از همه اول فیکشن میزارم و خب من قبلا تو ویسگون بودم که احتمالا منو بشناسین،اسمم تائومی بود و خب گاچایی بودمو ادیت و نقاشی میکردم،خب توضیحات فیکشن روهم تو پست بعدی میدم
سفارش حاظره! P¹
یک رستوران چهار ستاره معروف در شهر توکیو..
همه برای غذا خوردن پول میدن و صف میکشن تا از غذاهای این مکان بخورند و لذت ببرن.
جناب اکیرا
یک پسر 24 ساله که یکی از مسئولان و پیشخدمت این رستوران است.
صدای اشپز و سر اشپز ها در پشت رستوران میپیچه: سفارش میز4حاضره!
یک پیشخدمت لاغز و قد بلند با موهایی هم رنگ شراب و رگه های سیاه که بهش جذبه میداد..
اون معمولا ساکت بود و بیشتر بعضی وقتا به خاطر رفتار مشتریان و کارکنان عصبی میشد
ــــــــ
ساعت به صدا در امد و یک روز جدید شروع شده بود
پسرک اروم بلند شد و نگاهی به ساعت کرد
'یک روز تکراری دیگه..'
از روی تخت پایین اومد و برای کارش اماده شد.
فکر و ذکرش درگیر شغل دومش بود که چطور از یک کارمند دولت حرف بکشد قبل از اینکه او را سر به نیست کند
با چهره ای نسبتا عصبی به سمت دستشویی رفت و اماده شد.
کرواتش را بست و از خانه بیرون اومد.
سوار ماشین BMVای شد که با پول کشتن افراد بلند مرتبه به دست اورده بود
......

راستی لایک و کامنت هم بدین بی زحمت

#انیمه#دازی#چویا#اتسوشی#اکوتاگاوا#فئودور#نیکولای_گوگول#کونیکیدا#رانپو#بانگو_استری_داگز#جوجوتسو_گایسن#گوجو#سوکونا#تاکت_کوزت#شیپ#MBTI#گاچا#گاچا_نوکس#گاچا_کلاب#یاندره#سایکو#شیطان کش#تانجیرو#نزکو#زنیتسو#اینوسکه#انیمه#انیمیشن#خسته_شدم#BL#GL#LGBTA#هفت_جد_و_آبادت#خدافس