سلام..... دل پری دارم خسته ام .........خیلیا راهی حر
سلام..... دل پری دارم خسته ام .........خیلیا راهی حرم شدن ...............قدیما کربلا رفتن مشکل بود..... ..............از گناه منه که حتی پیاده هم لیاقت دیدارت راهم نداشتم امسال.............آخه حسین جان .................. ..دلم پر از بغض های زمانه است.......... زمانه پر شده از گرگ های درنده و وحشی ...........ما که زخم خورده ایم ............کسی پیدا میشه که نشونی از تو داشته باشه ............ما اسممون شیعه است اما شیعه شناسنامه ای.... پشت خطاهامون پنهان میشویم......تو گم نشده ای آقا.........هستی حضور داری.........این من بیچاره ام که در تاریکی گم شده ام و هیچ جایی را نمیببنم..............چشمهایم به گناه عادت کردن که توان دیدن زیباییها رو نداره....زیبای رخسار تو شاید چشم نابینایم را بینا کند........شاید بوی گناه نفسم را بند آورده که بوی عطر تورا حس نمیکند.............شاید دستانم در دستان غریبه بوده که دستم را رها کردی.........شاید من راه را گم کردم ......فانوس راهم باش ..........همه رفتند کربلا ولی کربلای من تویی ........تو غریب روزگاری .......یا مهدی
۶۴۸
۲۹ آبان ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.