یار من رفته سفر ایزد یکتا یارش

یار من رفته سفر ، ایزد یکتا یارش
چه به لیلی گذرد ،در سفر است دلداری
دل لیلی ،به دل یار ، مگر پیوند نیست
که عیان است ،به سر و صورت من ، آثارش
یار من رفته به همراه دلش ، من باشم
هر کجا ،دکتر عشق است ،رود بیمارش
اگر آید ز سفر ، عین قناری ،شادان
چه خوشی ها بود ، آن روز ،کنم دیدارش




پدیده
دیدگاه ها (۴)

آدم وقتی لبریز است از یاد کسی، هر روز هر جا که میرود یادش را...

می‌خواهمت،چنان که شب خسته خواب رامی‌جویمت،چنان که لب تشنه آب...

قدم زدن با تو،حرف زدن با تونگاه كردن به تو،قشنگی دنيای منهمه...

یه متن زیبابماند بیادگاری

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط