عشق تصادفی ! پارت 1
تکپارتی....
ویو ا/ت
سلام من ا/تم 18 سالمه دورگه کره ای استرالیاییم و 3 ساله اومدم کره و مستقل زندگی میکنم بنابه دلیلی ترک تحصیل کردم
امروز از خواب بیدار شدم و ساعتو نگاه کردم ساعت 7:20 رو نشون میداد پس تصمیم گرفتم بخوابم ولی خوابم نبرد پس تصمیم گرفتم پاشم برم پیاده روی
هوا یکم سرد بود پس یه تیشرت با یه سویشرت از روش پوشیدم و یه شلوار بگ پوشیدم میکاپ نمیکنم یه بالم لب زدم و هدفونمو برداشتم و راه افتادم
توی راه یه پسری با عجله از کنارم رد شد و بهم برخورد کرد و باعث شد کتابای دستش پخش و پلا شه
تند تند کتاباشو جمع کرد و سرشو بالا آورد....قد بلند،چشمای خیره کننده،لبای قلوه ای و از هر لحاظ مثل یه الهه زیبا بود برای چند لحظه محوش شدم که سریع تعظیم کرد و گفت: 《متاسفم خیلی ببخشید روز خوبی داشته باشید》و رفت
ادامه دارد....
[راستیی من برگشتم]
ویو ا/ت
سلام من ا/تم 18 سالمه دورگه کره ای استرالیاییم و 3 ساله اومدم کره و مستقل زندگی میکنم بنابه دلیلی ترک تحصیل کردم
امروز از خواب بیدار شدم و ساعتو نگاه کردم ساعت 7:20 رو نشون میداد پس تصمیم گرفتم بخوابم ولی خوابم نبرد پس تصمیم گرفتم پاشم برم پیاده روی
هوا یکم سرد بود پس یه تیشرت با یه سویشرت از روش پوشیدم و یه شلوار بگ پوشیدم میکاپ نمیکنم یه بالم لب زدم و هدفونمو برداشتم و راه افتادم
توی راه یه پسری با عجله از کنارم رد شد و بهم برخورد کرد و باعث شد کتابای دستش پخش و پلا شه
تند تند کتاباشو جمع کرد و سرشو بالا آورد....قد بلند،چشمای خیره کننده،لبای قلوه ای و از هر لحاظ مثل یه الهه زیبا بود برای چند لحظه محوش شدم که سریع تعظیم کرد و گفت: 《متاسفم خیلی ببخشید روز خوبی داشته باشید》و رفت
ادامه دارد....
[راستیی من برگشتم]
- ۲.۴k
- ۱۵ آبان ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط