دورو ور تو یه عده اضافه کارن

دورو ور تو یه عده اضافه کارن
که هرکدومشون یه روزی تنهات میذارن
شاید یه روز بیاد بیفتی یاد حرفه من
میشد نذاری چشمام عینه بارون ببارن
ولی حیف حیف کارات ادامه دارن
خستم از اینکه از تو واسه من همش بگن
چجوری دل میبری وقتی من بیقرارتم
تو خیلی وقته نیستیو باز کنارتم
من نمیدونم با اینهمه خوبی چرا بدی
تو راجبه جداشدن حرف نمیزدی
دقیقه هام شقیقه هامو سفید کردن
شقیقه هام همیشه هام باعث سردردن
کاش بدونی بعد تو رابطه ها سردن
زندگیم تویی که خیلی وقته سوخت دادم
حالا که آزادم دردم اینه عاشقه کسی نمیشم
حالا که خیلی وقته از سکه افتادم
زیادم باید تو زندگیت یه جور بهتری شم
تو باشی دلخوشی که دیگه نیست
دله تو پیشه من نموند
دوست دارمت ولی تو که همیشه من
تو قعر خاطراتم ولی باهاتم
زنده ام با فکر اینکه کی میدی نجاتم
دیدگاه ها (۱)

شنیدم میگن تو اون دنیاتمام اعضای بدنحرف میزننخداکنه دلم لال ...

مهتاب جون اسفندی نمیدونم تولدت چه روز از اسفنده ولی تولدت م...

ﺳﮑــــــــــﻮﺕ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ ...ﻣﯽ ﮔﺬﺍﺭﻡ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻫﺎ ﺗﺎ ﺍﻧﺘﻬﺎﯼ ﻗﻀـــــ...

چندپارتی تهیونگ * پارت 4

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط