گمشده در فضا

گمشده در فضا
p10

ماری: فکر اینکه دوباره اسیر بشوم تنم را میلرزاند نباید تسلیم شویم زحلی ها به ما نزدیک نزدیک تر میشوند و ما چاره ای جز مبارزه نداریم یا کشته میشویم یا پیروز در همین افکار بودم که ناگهان یکی از مریخی های سبز اسلحه ای را در آورد و شروع کرد به شلیک کردن به سمت زحلی ها، زحلی ها که غافلگیر شده بودند در آن لحظات نمیدانستند چکار کنند و گیج شده بودن و نتوانستند عکس العملی نشان بدهند و همگی کشته شدند ما به سرعت سوار سفینه ی اونها شدیم باید تا بقیه ی آنها متوجه ما نشدن فرار کنیم سفینه رو روشن کردیم و به سرعت نور به سمت زمین حرکت کردیم و خیلی زود به زمین رسیدیم دوستان فصاییم مرا پیاده کردند من از آنها تشکر و خداحافظی کردم آنها هم برای من دست تکان میدادند و این بود سفر عجیب من به فضا دلم برای اون موجودات سبز مهربون تنگ میشه...
پایانــــــ
این آخرین پارت گمشده در فضا بود لطفا حمایتش کنید ممنون 💖🤍🌱
دیدگاه ها (۴)

رنگ سال ۲٠۲۴ هلویی مخملی 🧡🧡

سلام بچه ها میخوام بهتون سریال زیبای حقیقی رو معرفی کنم حتما...

🍷خوناشام جذاب 🍷p7(فلش بک به بعد از کلاس) شوگا: ا/ت بیا اینجا...

سلام بچه ها ببخشید نبودم الان اومدم با کلی پست جدید و فیک خو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط